شده به اندازه چهار انگشت است و بدينسان خريدار به سبب بزرگى و
درازى آن بىآنكه جوف آن را بداند گول مىخورد و اين تدليس آشكارى است. و محتسب
بايد توجه كند كه برخى از مردم به ته پيمانه نان و گچ سياه و بعضى به اطراف آن
كنجاره[1] مىچسبانند به طورى كه آشكار
و معلوم نيست و نيز در پوست پيمانه عملى مىكنند كه به كمفروشى مىانجامد.
ازاينرو محتسب بايد هميشه فروشندگان را مراقبت كند.
اما فروشندگانى كه به پيمانه دادوستد مىكنند صالح نيستند بخصوص در
روزگار ما كه در گرفتن پيمانه زياد مىگيرند (كه در ميان خود آن را غزر و طرح[2] خوانند) و به هنگام فروش كم
مىدهند و آن را «مشفق» (كاسته شده) خوانند، و خداى متعال آنان را نكوهش كرده
چنانكه در آغاز سخن ياد كرديم. پس بايد كه محتسب ايشان را از كيفر خدا بترساند و
از كم- فروشى در همه موارد مذكور بازدارد و هرگاه كسى خيانت كرد او را در ملأ عام
تعزير كند تا ديگران بدان عبرت گيرند.
ذراع و انواع آن
ذراعها هفتگونه است. كوتاهترين آنها قصبه سپس يوسفيه سپس سواد بعد
هاشميه كوچك بعد هاشميه بزرگ كه «زياديه» نيز گويند، بعد عمريه بعد ميراثيه است.
اما ذراع قصبه كه به نام ذراع الدور (دور: خانهها؟) نيز خوانده
مىشود
[1]- در متن« كسب»( به ضم اول) است يعنى كنجاره و
تهنشست روغن كنجد و جز آن.
[2]- غزر به فتح اول به معنى فراوانى و كثرت، و
طرح به معنى اسقاط عددى است از عدد بيشتر( اقرب الموارد) و نيز به معنى فروختن
كالا به زور كه در گلستان سعدى به اين معنى به كار رفته است در آنجا كه فرمايد:«
ظالمى را حكايت كنند كه هيزم درويشان خريدى به حيف و توانگران را دادى به طرح ...»(
گلستان، چاپ فروغى، 1320، باب اول، ص 43).