چيزى مىگيرند و صورت شرعى بدان مىدهند و قضيه را متوقف
مىكنند، و بدينسان حق مردم ضايع مىشود، اما اگر خود طرفين دعوى حاضر شوند
بىآنكه وكيلى داشته باشند حقيقت از لابلاى سخنانشان به زودى آشكار مىشود.
وكيل نگرفتن در روزگار ما بهتر از توكيل است مگر اينكه طرف دعوى زنى
پوشيده (غير مكشفه) يا بچه باشد كه حاكم بايد براى آنان وكيل برگمارد.
گواهان و شروط آنان
اهميت گواهى در قرآن مجيد و در اخبارى كه از رسول خدا و صحابه روايت
شده مشروحا آمده است. خداوند شهادت را بالاترين مقام قرار داده و آن را به خود
نسبت داده و فرشتگان و بزرگوارترين آفريدگان را بدان گرامى كرده است، چنانكه
فرمود: «اى پيغمبر، خداوند به آنچه بر تو نازل كرده گواه است و آن را به علم خود
فرود آورده و فرشتگان نيز گواهاند و شهادت خداوند بسنده است.»[1]
و نيز فرمود: «چگونه است آن زمان (روز رستاخيز) كه براى هر امتى شاهدى مىآوريم، و
ترا بر اينان (مسلمانان) گواه مىنهيم.»[2]
بدينسان براى هر امتى شاهدى نهاد و آن را برترين منزلت ساخت. و نيز خداوند روا
نداشت كه گواهى فاسق پذيرفته شود و عدل را شرط آن نهاد، چنانكه فرمود: «و دو تن
صاحب عدل را گواه بگيريد.»[3] و نيز
فرمود:
«اگر اين نبود كه خداوند مردمان را به وسيله يكديگر دفع مىكند،
زمين