رواست كه تعزير با چوب يا با تازيانهاى كه گره[1]
آن شكسته باشد انجام گيرد، اما نبايد چنان باشد كه موجب خونريزى گردد. و رواست كه
گناهكار را برهنه كنند و در ملأ عام آورند و گناه او را در صورتى كه تكرار كرده
باشد به بانگ بلند بگويند، و نيز رواست كه موى سرش را بتراشند اما ريش را نبايد
تراشيد، و بعضى سياه كردن روى را نيز روا دانستهاند. اما وارونه نشاندن گناهكار
بر ستور نيز از احكام گذشته نقل شده است. و در تعزير جايز است كه گناهكار را زنده
به دار آويزند اما از غذا و آب و نيز از وضو گرفتن براى نماز نبايد ممنوع شود، و
نماز را به اشاره بخواند و چون آزاد شد اعاده كند، و صلب او از سه روز درنگذرد.
تعزير در اموال
تعزير در اموال (جريمه) نيز به گفته «مالك» رواست، مثلا كسى كه زكات
را نپردازد از وى همان زكات و نيز نيمه مالش به عنوان عقوبت گرفته مىشود. روايت
شده است كه سعد بن ابى وقاص جامه كسى را كه در مدينه شكارى كشته بود بگرفت و گفت:
شنيدم از رسول خدا كه مىفرمود: «هركه مردى را ببيند كه در مدينه صيد مىكند
جامهاش از آن اوست».
و روايت كردهاند كه عمر شير مخلوطى را به زمين ريخت و نيز از على
(ع) نقل شده است كه طعام احتكار شده را به آتش بسوخت. غزالى گفته است: «كاردار
مىتواند هر جا كه مصلحت ببيند چنين كارى كند» و من (مؤلف كتاب) برآنم كه كاردار
بايد ظروفى را كه محتوى شراب است بشكند چنانكه در روزگار رسول خدا همين كار صورت
گرفته و نسخ آن ثابت نشده است.
[1]- متن: بالسوط الذى كسرت ثمرته، و ثمره گرهى
است در انتهاى تازيانه كه براى شكنجه بيشتر تعبيه كنند. ر ك: اقرب الموارد.