امر به معروف و نهى از منكر بزرگترين پايه دين است و خدا همه
پيغمبران را بدين كار فرستاد. اگر بساط آن برچيده شود و علم و عمل آن متروك گردد
نبوت بيهوده و ديانت نابود باشد و فترت عام و گمراهى و نادانى و تباهى شايع گردد و
چاره از دست برود[1] و شهرها
ويران و بندگان هلاك شوند، اگرچه تا روز رستاخيز هلاك خود را نفهمند.
اما آنچه از آن بيم داشتيم وقوع يافته، چه به روزگار ما علم و عمل
امر به معروف و نهى از منكر متروك شده و حقيقت و نشانهاش از ميان رفته و مداهنه و
رياكارى بر دلهاى مردم غلبه يافته و توجه به خداوند فراموش شده است. مردم همچون
چارپايان به پيروى از هواى نفس و شهوات تن در دادهاند و مؤمن راستين كه در راه
خدا از سرزنش نترسد اندك شده است.
ازاينرو هركس در جبران اين فترت و رفع اين نقيصه بكوشد و به دانش
[1]- در متن« اتسع الخرق» آمده و اشارت است به مثل
معروف« اتسع الخرق على الراقع».