برآيد و به تشريح طبقات چشم و غدهها و رطوبتهاى سهگانه و
امراض سهگانه و بيماريهايى كه فرع آن است و به تركيب داروهاى چشم و چگونگى عقاقير
آشنا باشد اجازه دهد كه به معالجه چشم بپردازد.
كحالان دورهگرد اغلب غير قابل اعتماد هستند، زيرا بىديناند.
محتسب بايد از معالجه اين گروه از بيماريها و عوارض چشم ناآگاهاند
ممانعت كند. و شايسته نيست كه كسى براى معالجه به آنان اعتماد كند و كحلها و
داروهاى[1] ايشان را
به كار برد، زيرا بعضى از آنان داروهايى از نشاسته و صمغ مىسازند و آن را به
رنگهاى گوناگون رنگ مىكنند:
داروى سرخ را با سرنج[2] و سبز را
با زردچوبه و نيل سياه را با اقاقيا (جز اقاقياى معروف)، و زرد را با زعفران
مىسازند و بعضى داروهايى از ماميثا (كعب الغزال) با تركيب صمغ مىسازند و بعضى كحل
(داروى ماليدنى) را از هسته هليله محروق و فلفل تهيه مىكنند. تقلبات دارويى ايشان
بسيار است و نمىتوان برشمرد. و چون محتسب نمىتواند به هنگام معالجه چشم مردم
حضور يابد، بايد تحليف به عمل آورد.
شكستهبندان
شكستهبند به شرطى مىتواند به شكستهبندى پردازد كه گفتار ششم از
كتاب «كناش فوليس»[3] را كه در
باب شكستهبندى است فراگيرد و شماره
[1]- متن: اكحال و اشياف است، كحل به معنى سرمه و
داروى چشم، و اشياف جمع شياف، و در اينجا به معنى دارويى است كه در چشم استعمال
مىشود و شايد مراد از كحل داروى ماليدنى باشد.
[2]- متن: سيلقون، و ظاهرا صحيح سليقون است به
معنى سرنج كه داراى رنگ قرمز خوشرنگى است و در نقاشى مورد استفاده قرار مىگيرد و
آن را ساليقون و ساريقون و آذرگون نيز گويند. ر ك: فرهنگ فارسى معين.
[3]- فوليس ظاهرا همان است كه ابن النديم به صورت
فولس ذكر كرده و از شاگردان بقراط به شمار آورده است، اما« كناش» معلوم نشد.