responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آيين شهردارى / ترجمه نویسنده : ابن اخوه، محمد بن محمد    جلد : 1  صفحه : 171

گفته‌اند: پادشاهان يونان در هر شهرى حكيمى سرشناس مى‌گماردند كه طبيبان شهر را مى‌آزمود، هركدام را اندك مايه مى‌يافت او را از معالجه باز مى‌داشت و فرمان مى‌داد كه دانش خود را تكميل كند.

شايسته است كه چون طبيب نزد بيمار آيد، از سبب بيمارى و درد بپرسد، سپس شربت‌ها و داروهايى گياهى بر او مقرر دارد و نسخه‌اى بر اولياى بيمار به شهادت كسانى كه نزد بيمار باشند بنويسد، و فرداى آن روز باز نزد مريض آيد و معاينه كند و قاروره او را ببيند و از وى بپرسد كه آيا مرض تخفيف يافته يا نه؟ آنگاه به مقتضاى حال دستورهايى دهد و نسخه‌اى بنويسد. روز سوم و چهارم و روزهاى ديگر نيز چنين كند تا آنگاه كه مريض بهبود يابد يا بميرد. اگر بهبود يابد طبيب مزد و كرامت (تحفه) خود را مى‌گيرد و اگر بميرد اولياى وى نزد حكيم شهر آيند و نسخه‌هايى را كه طبيب نوشته است به وى عرضه كنند اگر با علم حكمت و طب مطابق باشد و طبيب كوتاهى نكرده باشد، گويد اجلش فرارسيده بود. و اگر به خلاف اين باشد گويد ديه ميت را از طبيب بگيريد، زيرا وى با نادانى و كوتاهى خود او را كشته است. بدين‌سان در امر طب مراقبت مى‌كردند تا كسى كه در طب دستى ندارد بدان نپردازد و طبيب در وظيفه خود سستى نكند.

شايسته است كه محتسب از طبيبان تعهدى را كه بقراط از اطبا گرفت، بگيرد، و نزد او سوگند ياد كنند كه به كسى داروى زيانبخش ندهند و با سم تركيب نكنند و داروى سقط جنين را به زنان و داروى قطع نسل را به مردان نگويند، و چون نزد مريض آيند از نگريستن به محارم چشم پوشند و رازها را فاش نسازند و هتك حرمت نكنند و از كارهاى ناروا بپرهيزند.

كحالان‌

محتسب بايد كحالان (چشم‌پزشكان) را با كتاب حنين بن اسحاق موسوم به «مقالات دهگانه در باب چشم» بيازمايد، هركس از عهده آزمايش‌

نام کتاب : آيين شهردارى / ترجمه نویسنده : ابن اخوه، محمد بن محمد    جلد : 1  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست