نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 300
موجب تقويت و توسعةةة هرچه بيشتر وابستگى متقابل كشورها شده و
سرنوشت ملتها و دولتها را به يكديگر مرتبط ساخته است.[1]
مسايل سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى بشر امروز بهقدرى به هم
مرتبط و آميخته است كه اصول و اقداماتى مشترك مىطلبد و اين جز از طريق مشاركت و
تعاون بينالمللى امكانپذير نيست. بىگمان همه دولتها در برقرارى رابطه و انعقاد
قرارداد با يكديگر، منافع ملى و اصول مقبول جامعةةة خود را مطمحنظر دارند و سياست
خارجى خود را بهگونهاى تنظيم مىكنند كه با سياست داخلى آنها متناسب و همسو
باشد.
خطوط كلى سياست خارجى نظام جمهورى اسلامى ايران
در اسلام روابط بينالملل و سياست خارجى از همان آغاز از جايگاه مهمى
برخوردار بوده است. بىشك اسلام بهعنوان آيينى جهانشمول و فراگير كه همه بشر را
مورد خطاب و دعوت خودقرار داده، اصول و معيارهايى را نيز درمورد روابط جامعه
اسلامى با جوامع ديگر بيانكرده است.[2]
با الهام از اين معيارها قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران به ترسيم
خطوط كلى و اصول سياست خارجى نظام جمهورى اسلامى پرداخته است كه آنها را
برمىشمريم:
1. نفى سلطهجويى و سلطهپذيرى؛
2. حفظ استقلال همهجانبه و ممنوعبودن قراردادهايى كه باعث سلطةةة
بيگانه بر كشور مىگردد؛
3. آرمان خود دانستن سعادت انسان در كل جامعه بشرى؛
4. به رسميت شناختن استقلال و آزادى و حكومت حق و عدل بهعنوان حقوق
همه مردمجهان؛
5. خوددارى كامل از هرگونه دخالت در امور داخلى ملتهاى ديگر؛
6. حمايت از مبارزات حقطلبانه مستضعفان در برابر همه مستكبران؛
[1]. جلالالدين مدنى، حقوق اساسى و نهادهاى سياسى
جمهورى اسلامى ايران، ص 339.
[2]. قاسم شعبانى، حقوق اساسى و ساختار حكومت
جمهورى اسلامى ايران، ص 249 و 250.
نام کتاب : آشنايى با قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران نویسنده : مجيدى، محمد رضا جلد : 1 صفحه : 300