responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 65

صدارت وى، مشيرالدوله در 27 ارديبهشت مجدداً استعفا داد. يك‌ماه بعد، بار ديگر قوام‌السلطنه نخست‌وزير شد. او انتخابات مجلس پنجم را به‌گونه‌اى برگزار كرد كه بيشتر طرفداران رضاخان به مجلس راه يافتند.

انگليس و جمهوريت‌

احمدشاه در دهم آبان 1302 سه روز پس از اعلام جمهوريت در تركيه، براى هميشه ايران را ترك گفت و در حالى كه عملًا كليه امور كشور در اختيار رضاخان قرار داشت سلطنت را به برادرش محمدحسن ميرزا واگذار كرد.

در اين زمان سردار سپه در فكر تأسيس نظام جمهورى بود. در زمستان 1302 تظاهرات متعددى به نفع استقرار جمهوريت ترتيب داده شد. «در اسفند 1302 رضاخان به نمايندگان بريتانيا به عنوان قدرت مسلط و ذينفع اطلاع داد كه رژيم ايران در نوروز 1303 جمهورى خواهد شد، ولى لازم نيست كه انگليسى‌ها در حين اين تغيير رژيم، از بروز هرگونه بى‌نظمى هراسان شوند. لورن، وزيرمختار انگليس، معتقد بود كه انگليسى‌ها نبايد جمهورى را تشويق كنند و توصيه كرد كه مشروطه سلطنتى ابقا گردد؛ زيرا تغيير قهرآميز رژيم و اتخاد شيوه‌اى كه كشور آمادگى‌نداشت، مى‌توانست مخاطرات غيرقابل پيش‌بينى داخلى و خارجى به بار آورد.

ولى وزارت خارجه بريتانيا از لورن خواست كه در اين ماجرا دخالت نكند و له يا عليه اين برنامه توصيه‌اى به رضاخان ننمايد.»[1] زيرا اين موضوع از طريق سازمان اطلاعاتى پى‌گيرى مى‌شد.

اگر عامل سرسپرده‌اى در تركيه توانست با شعار تجددطلبى، برقرارى دموكراسى و تشكيل حكومت لائيك، نظام جمهورى اعلام كند و حكومت ملوك‌الطوايفى را پايان دهد، چرا تكرار اين امر در ايران تحقق نيابد؟

عده‌اى به افشاگرى بر ضدخاندان قاجار و مدح و ثناى رضاخان پرداختند و با جوسازى و تبليغات و تشكيل احزاب ساختگى، ناگهان شعار جمهوريت با رياست رضاخان سر دادند. آنان‌


[1]. عبدالرضا هوشنگ مهدوى، سياست خارجى ايران در دوران پهلوى، ص 20

نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد    جلد : 1  صفحه : 65
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست