نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 44
تحول در فرهنگ عمومى است كه به علت نبود چنين فرهنگى و
فرصتطلبى دستگاههاى استعمارى، تشكيل مجلس مؤسسان و تدوين قانون اساسى، برگزارى
انتخابات و تشكيل مجلس شوراى ملى و تدوين و تصويب قوانين نتوانست حاكميت قانون را
در كشور نهادينه و پىآمدهاى مثبت آن را به جامعه عرضه كند.
2. عدالتخواهى
شعار تأسيس عدالتخانه، كه بعدها به دادگسترى تبديل شد، از اولين
شعارها و خواستههاى مردم و رهبران جنبش مشروطيت بود. عدم وجود تعادل، تناسب و
توازن در توزيع قدرت و ثروت و افزايش آگاهى نسبى مردم و اطلاع آنان از وضعيت ساير
كشورها كه در تعارض با فاصله طبقاتى و ستم حكام بود از دلايل انتخاب اين شعار
محسوب مىشود. «عدالت»، كه به استثناى شمار معدودى، خواسته مشترك همه اقشار و
جوشيده از فطرت الهى مردمى بود كه شاهد همهگونه بىعدالتى و فساد بودند. با قيام
گروهى از مردم، جمعيت كثيرى با تأييد و تكرار شعار آنان، به مقابله با سلطنت قاجار
پرداختند. متأسفانه ضعف رهبرى و تا حدودى ضعف آگاهى، مانع بهرهگيرى از اين موقعيت
تاريخى براى ايجاد تحولى بنيادى در ساختار جامعه شد.
اگرچه در دو قرن اخير جنبشهاى متعددى شعار عدالتخواهى را مطرح
كردهاند، ولى به دلايلى از جمله فرصتطلبى عدهاى و فرصتسوزى عدهاى ديگر، مردم
از رسيدن به شرايط نسبتاً مطلوب، محروم و همچنان تشنه عدالت باقى ماندهاند.
فرمان مشروطيت همراه با شعار «عدل مظفر»[1]
آنچنان شور و شعفى در ميان مردم ايجاد كرد كه گويا واقعاً دوران بىعدالتىها
پايان يافته است و عدالت مظفرالدين شاهى، زندگى سياسى اجتماعى ملت را دگرگون خواهد
كرد.
[1]. اين عبارت كه بر اساس حروف ابجد، 1324، سال
صدور فرمان تأسيس عدالتخانه و مشروطيت است بر سردر مجلسشوراى ملى نوشته شده است
نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 44