نام کتاب : آشنايى با انقلاب اسلامى ايران نویسنده : منصورى، جواد جلد : 1 صفحه : 45
3. نفى سلطه خارجى
امتياز تنباكو و پىآمدهاى آن، نشان داد كه سلطه خارجى براى حفظ
منافع خود به هيچيك از منافع و مصالح مردم و كشور اعتنايى ندارد و چنانچه ضرورت
داشته باشد حتى ممكن است خاندان قاجار را هم قربانى كند. تسلط عدهاى خارجى بر
امور مالى، گمركى و بانكى، مقدمه سلطه آنان بر ساير امور كشور محسوب مىشد كه از
نظر مسلمانان امرى غير قابل قبول بود.
بنابراين از همان ابتدا، مبارزه با دخالت بيگانگان و رفتارهاى
اهانتآميز آنان در كشور، بهعنوان بخشى از وظايف دينى و ملى شناخته شد.
انگلستان با فرصتطلبى و درك شرايط، پيشدستى كرد و ماجرا را به
گونهاى پيش برد كه در نهايت توانست با جلبنظر تعدادى از مردم و كشاندن آنان به
سفارت و معامله با حكومت، از موضع قدرت، حداكثر بهرهبردارى را به نفع خود بنمايد؛
بهگونهاى كه سفير در تلگراف خود به لندن در روز سيزدهم مرداد 1285 چنين
مىنويسد:
به قرار اطلاع، سفارت روسيه به فعاليت افتاده تا شاه را وادار سازد
كه اساس مشروطيت را كه اخيراً به ملت اعطا شده است بر هم زند. علت اين رفتار
روسها اين است كه حيثيت و اعتبار انگلستان در ايران با پناهنده شدن مردم در سفارت
دولت پادشاهى انگلستان بيش از حد بالا رفته و همچنين بيم آن دارند كه اگر مجلس
نمايندگان در اينجا تشكيل شود، دشوارىها در قفقاز پديد آيد.[1]
با وجود خيانتهاى بزرگ عوامل خارجى و دولتهاى استعمارى، به علت ضعف
انسجام داخلى، سادهلوحى و سطحىنگرى عدهاى و فرصتطلبى عدهاى ديگر، استقلال
كشور 72 سال به تعويق افتاد؛ از اين رو است كه استقلال نخستين خواسته مردم در
جريان انقلاب اسلامى بود.
استبداد صغير
محمدعلى ميرزا، فرزند مظفرالدين شاه و دستپرورده روسها، در اواخر
سال 1285، با فاصله