نام کتاب : آزادى و دين سالارى نویسنده : سبحانى، شيخ جعفر جلد : 1 صفحه : 20
ب) فرهنگى و ملّتى احترام دارد، تا جايى كه مايهى تضييع حقوق
ملتهاى ديگر نباشد.
فرض كنيد فرهنگ ملتى، سنگپرستى و گاوپرستى است، و آن را نشانهى
اصالت و آثار نياكان خود مىداند، درحالىكه از نظر خود برضدّ سعادت فرد و اجتماع
است، آيا مىتوان چنين ملاكى را تحسين كرد و گفت كه رهيدن از يكتاپرستى و وارد شدن
به سنگ پرستى و گاوپرستى، نوعى آزادى است؟
شگفت اينجاست كه منطق بتپرستان عصر رسول خدا در اصرار بر حفظ فرهنگ،
و سرسختى در مقابل تبليغ پيامبر صلى اللّه عليه و اله و سلم، همين بود كه
مىگفتند:
إنّا وجدنا آبائنا على أمّة و إنّا على آثارهم مهتدون.[1] ما نياكان خود را بر آيينى يافتيم و ما نيز به پيروى آنان هدايت
يافتهايم».
قرآن در نقد اين نظريه يادآور مىشود:
أو لو كان آباؤهم لا يعقلون شيئا و لا يهتدون.[2] «آيا اگر پدرانشان چيزى را درك نمىكردند و راه درست را نمىيافتند
باز شايسته است به دنبال آنها بروند؟».