نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 183
4. مدرسه و دانشگاه
در بين نهادهاى فرهنگى، تربيتى و علمى هر جامعه دو نهاد «مدرسه» و
«دانشگاه» از جايگاه و تأثير خاصى برخوردارند.
در عصر پهلوى در راستاى «اسلامزدايى» و بىهويتكردن نسل جوان، اين
دو نهاد علمى و فرهنگى، مركزى شدند براى ترويج ابتذال و انحطاط فرهنگى جوان
ايرانى.
رژيم پهلوى از يكسو با تغيير در محتواى كتب درسى و القاى بدبينى
نسبت به فرهنگ اسلامى و ترويج فرهنگ شاهدوستى و شاهپرستى و از سويى ديگر با
سپردن وزارت آموزش و پرورش به افراد منحرف و فاسد و همچنين برنامهريزى براى ترويج
رفتارهاى غيرارزشى، در انحراف فكرى و رفتارى نسل جوان همت گماردند.
رژيم پهلوى در عصر رضاشاه با تأسيس «سازمان پيشاهنگى» و سپس در عصر
محمدرضا شاه با ايجاد «كاخ جوانان» و «كانون پرورش فكرى كودكان» سياستها و
برنامههاى پيشگفته را به اجرا نهادند.
ليلى اميرارجمند، از دوستان قديمى فرح پهلوى و از فاسدترين زنان
دربار،[1] مسئول
«كانون پرورش فكرى كودكان» شد تا كودكان اين سرزمين را به انحطاط اخلاقى كشاند.
پيشاهنگى دختران به رياست شمس پهلوى نيز چيزى جز مركز فساد و فحشا
نبود. تدين، از وزراى معارف عصر رضاشاه، پس از شهريور 1320 چنين مىگويد:
وزارت فرهنگ- كه در ابتداى دوره رضاشاه به نام وزارت معارف بود- طورى
شده بود كه هدف آن تحصيل نبود ... من با پيشاهنگى مخالف نيستم، اما با اين
پيشاهنگى كه فقط به منظور تظاهر و مسخرهبازى درست شده بود، مخالف بودم. من حاضر
نبودم جوانان را به دست اشخاص ناصالح بسپارم كه آنها را به كوه و بيابان به گردش
ببرند. آنها استخر درست كرده و دختران را در حضور مردم لخت مىكردند. ناموس مملكت
وقتى خواست در استخر عمومى و در حضور مردم شنا كند، اين ديگر به درد مملكت
نمىخورد؛ اين خلاف عفت و شرافت است.[2]