نام کتاب : ايران؛ ديروز، امروز، فردا نویسنده : نصرى، محسن جلد : 1 صفحه : 178
كه با طرح مباحثى ازقبيل «انتخاب ملكه زيبايى» براى بىهويتى
دختران و پسران مىكوشيد؛ تا بدانجا كه برخياز دوستانش از «زن روز» با عنوان
«كابارهكاغذى» نيز ياد مىكردند.[1]
در عرصه كتاب، رژيم پهلوى بر آن بودتا با سانسور شديد، اجازه توليد و
نشر كتب اسلامى و علمى داده نشود و از اينسو رمانها و اشعار و تصاوير مبتذل را
در سطح وسيع نشر دهد تا ايرانى نتواند با بهرهگيرى از فرهنگ اسلامى عليه استبداد
و استعمار برخيزد.
كافى است مطبوعات و كتب ديروز در دوران پهلوى را با مطبوعات و كتب
امروز در عصر جمهورى اسلامى بسنجيم تا اين تحول عظيم به سوى فرهنگ اسلامى و ايرانى
اصيل را نيك دريابيم، اگرچه هنوز رگههايى از همان جريان نيز در تلاش است فرهنگ
مكتوب را به سوى ابتذال سوق دهد.
2. فرهنگ الكترونيكى
رسانههاى همگانى مانند راديو و تلويزيون- بهعنوان يكى از ابزارهاى
قدرتمند انتقال مفاهيم و ارزشهاى فرهنگى در هر جامعه- در دوره پهلوى در خدمت
ابتذال و توهين به ارزشهاى ملى و اسلامى ايرانيان بود.
در سال 1319 ش اولين فرستنده راديويى و در سال 1337 اولين فرستنده
تلويزيونى در ايران راهاندازى شد. از آن هنگام تا سال 1357 اين رسانهها در ترويج
ضدارزشها و ضداخلاقيات جامعه ايرانى مىكوشيدند.
تلويزيون رژيم پهلوى با مديريت رضا قطبى، پسردايى فرح ديبا، با توليد
و پخش برنامههاى سطحى و مبتذل تلاش مىكرد با ايجاد غفلت در نسل جوان ايرانى، آنان
را از آگاهىهاى سياسى و آشنايى با واقعيات جامعه تحت سلطه آمريكا و انگليس دور
سازد.
بارى روبين، تحليلگر آمريكايى مىنويسد:
در دوران سلطنت پهلوى در عرصه و معرفى فرهنگ و تمدن غربى به مردم
ايران، بدترين و مبتذلترين جنبههاى اين فرهنگ انتخاب شد كه ضربه حاصل از آن
براى