صاحب نيت اسباب انعدام نيت نمىشود، صفحه
روزگار حرف حق را ضبط مىكند. بارى، من از دوست گرامى خود خواهشمندم اين آخرين
نامه را به نظر دوستان و هممسلكهاى ايرانى من برسانيد و زبانى به آنها بگوئيد:
شما كه ميوه رسيده ايران هستيد، براى بيدارى ايرانى دامن همت به كمر زدهايد، از
حبس و قتال نترسيد. از جهالت ايرانى خسته نشويد. از حركات مذبوحانه سلاطين متوحش
نگرديد. با نهايت سرعت بكوشيد. با كمال چالاكى كوشش كنيد. طبيعت به شما يار است و
خالق طبيعت مددكار. سيل تجدد به سرعت به طرف مشرق جارى است، بنياد حكومت مطلقه
منعدم شدنى است. شماها تا مىتوانيد در خرابى اساس حكومت مطلقه بكوشيد، نه به قلع
و قمع اشخاص. شما تا قوه داريد، در نسخ عاداتى كه ميانه سعادت و ايرانى سد سديد
گرديده كوشش نمائيد، نه در نيستى صاحبان عادات. هرگاه بخواهيد به اشخاص مانع شويد،
وقت شما تلف مىگردد. اگر بخواهيد به صاحبان عادت سعى كنيد، باز آن عادت ديگران را
بر خود جلب مىكند. سعى كنيد موانعى را كه ميانه الفت شما و ساير ملل واقع شده،
رفع نمائيد.» [ «گول عوامفريبان را نخوريد.»]
در باب اين مرد برجسته، كه عالمى سرگردان بود و جز زبان و قلمى فصيح
چيزى اندوخته نداشت، مطالب بسيار مىتوان نوشت. دانش گسترده و ژرف سيد با بينش
سياسى قابلتوجه و آگاهى و بصيرت در امور آميخته گشته، عاشق صادق و شائق اسلام بود
و فساد موجود را شديدا حس مىكرد.
خطابههايش پادشاهان را بر سرير سلطنت مىلرزاند و نقشههاى زيركانه
سياستمداران را با به جنبش واداشتن نيروهايى كه شيوه تهييج ايشان را نيك مىدانست
و سياستپيشگان غيرمذهبى، چه اروپايى و چه آسيايى، را مطلقا تصور آن ميسور نبود،
به شكست مىكشانيد. سيد عامل اصلى پيدايى نهضت ملّىگراى مصر بود كه گرچه در 1882
سركوب گرديد، امّا، كماكان نيرويى است كه مىبايست آن را به ديده داشت. نهضت حاليه
مشروطه ايران نيز آغاز خود را تا حد زيادى مرهون اوست. وى همچنين كمك بسيارى به
بيدارى كشورهاى مستقل مسلمان، در زمينه آگاهى نسبت به نابودى قريب الوقوع خود و
نياز مبرمى كه ايشان به وحدت در قبال تجاوزات مستمر قدرتهاى بزرگ اروپايى دارند،
نمود. شايد به عدالت بتوان گفت كه وى بنيانگذار «اتحاد اسلام» است در مفهومى كه من
از آن ياد كردم. اگر سيد مىتوانست پادشاهى مسلمان بيابد كه به قدر كفايت جهت درك
ابعاد كامل ايدههاى وى هوشمند بوده و در حدى بسنده از احساس وطنپرستى و
اسلامدوستى جهت تحقق آن ايدهها برخوردار باشد، احتمالا اثرات به مراتب بيشترى از
خود برجاى مىگذارد. وى از ناصر الدين شاه، كه پادشاهى خودكامه و خودخواه و تنها
در پى اقتدار شخصى و ارضاى تمايلات مادى