در شهر، گلولهاى در اطراف قرارگاه
تفنگداران شليك گرديد. تفنگدارى در حال نگهبانى مجروح گشت. از آن لحظه به بعد
همهچيز تغيير كرد. همانطور كه مىدانيد، از انجمن خواسته شد كه به عنوان غرامت از
دست دادن توانايى كار، مبلغ 10 هزار تومان به تفنگدار مجروح پرداخت شود (بعدا بر
سر 3500 تومان توافق گرديد) و شخص مقصر پيدا شود. براى اينكار 48 ساعت فرصت داده
شد. اعلام گرديد كه اگر با اين خواسته موافقت نشود، «اقداماتى اتخاذ خواهد گرديد.»
اين اهميتى نداشت. انجمن چانه مىزد و مبلغ موردنظر را در زمان لازم پرداخت
مىكرد. مقامات حكومت، از طريق شخص اجلال الملك، كه توسط انجمن به عنوان حاكم
انتخاب شده و توسط دولت نيز اين حكم تأئيد گرديده، مقصرين را پيدا مىكردند و اين
حادثه ناخوشايند خاتمه مىيافت.»
«امّا، بدبختانه، پس از آنكه 48 ساعت به انجمن فرصت داده شد، افراد
ما فورا اقداماتى انجام دادند تا در صورت لزوم آماده «اتخاذ تدابير» باشند. وقتى
كه من آخرين نامه خود را تمام كردم، توپها به داخل شهر آورده شده و در باغهاى بانك
نصب گرديدند، و سربازان كلنگدار شروع به داير كردن يك خط تلفن در عرض شهر كرده و
طى شب، فانوس به دست، نقشهها كشيدند.»
«اين اقدامات موجب وحشت تبريزيها شد، و آنها را هشيار ساخت. موجى از
بيگانگى بين شهروندان تبريز و روسها به وجود آمد. سپس آن اشتياق هميشگى ما به تمام
كردن كارى كه شروع كردهايم كار خود را كرد. در هيچيك از دستورهاى داده شده به سربازان
چيزى در مورد «اقدام» وجود نداشت. برعكس، عدم دخالت كامل و درستى تام و تمام
الزامآور گرديده بودند. امّا با افرادى كه به سادگى ميل مفرط به يك مبارزه دارند،
حتى هنگامى كه در شرايط كاملا صلحآميز به سر مىبرند، چه مىتوان كرد؟ و هنگامى
كه هيچ اميدى براى يك نبرد وجود ندارد، آنها كمكم عصبانى و غضبناك شده و شروع
مىكنند به نشان دادن عصبانيت خود.»
حادثه تفنگدار نگهبان فورا قلوب آنها را به آتش كشيد. آها! اكنون
دارد شروع مىشود! برخى از آنها اعلام كردند: «ما آنها را خرد مىكنيم! فقط
بگذاريد شروع شود!»
«امّا هيچ اتفاقى نيفتاده است. همهچيز كاملا آرام بوده است. اجلال
الملك دستور دستگيرى هفت تن را، كه مظنون به مشاركت در اين حمله بودند، صادر نمود
و آنها را تحت «بازجويىهاى مغرضانه» قرار داد. اكنون بيش از يك هفته است كه اين
افراد به شيوه كاملا ايرانى تحت شكنجه و آزار قرار گرفتهاند. آنها مىگويند ظرف
يكى دو روز يك تن از اين افراد اقرار خواهد كرد. اينكه اقرارى كه به وسيله شكنجه
به دست آمده باشد چه ارزشى خواهد داشت، مسئلهاى ديگر است ...»