كه نظرات خود در رابطه با «عدم توانايى
شرقيها در جنوب اصول حكومت مردمى» را تعديل كند و در شماره 25 ژوئيه 1908 خود
اعلام دارد كه «گذشته از هرچيز، تركيه در درك نعمت نهادهاى آزاد و يك مطبوعات آزاد
به مراتب واجد شرايطتر از كشور عقبمانده و نسبتا منزوى ايران است.» معهذا، لحنى
كه اين روزنامه طى دوران كوتاه موفقيت ضد انقلاب تركيه، در آوريل 1909، اتخاذ كرد،
افشاگر خصومت نهانى آن نسبت به اصلاحطلبان ترك بود كه با نظرات آن جريده نسبت به
مشروطهخواهان ايران سازگارى كامل داشت.
موضع يگانهاى كه تايمز هنوز بدان پاىبند است، و معمولا در صفى نيمه
رسمى بدان نسبت داده مىشود، و خاصه در مسائل خارجى اين امر را ضرورى مىسازد كه
اين روزنامه، بهويژه در زمينه مسائل مربوط به سياست خارجى، توجه بيشترى، در
مقايسه با روزنامهها و نشريات ادوارى كماهميتتر در اين كشور كه روش خصمانه
آشكارترى را نسبت به اصلاحطلبان ايران اتخاذ كردند، به مطالعات خود مبذول كند. از
جمله اين روزنامهها و نشريات مىتوان از استاندارد، كه در 28 ژانويه 1909 خود را
بلندگوى نظرات اكثر مشاوران مخفى و مرتجع دربار روسيه ساخت؛ روزنامه «آرتلوك» كه
اين نظرات را با افزودن سخنان پوچ و نامربوط خبرنگار مقيم سن پترزبورگ خود در ماه
آوريل مجددا منعكس كرد؛ و نشريه «كانتمپورارى ريويو» كه در آن دكتر اى. جى. ويلون،
فارغالتحصيل دانشگاه سن پترزبورگ و استاد سابق دانشگاه فاركوف، به محفوظ نمودن
خوانندگان خود با سخنان مشابه و مسلم از منابع مشابه ادامه داد، نام برد.
پس، بايد تحقيق كنيم كه تا چه حد انتقادات روزنامه تايمز با واقعيات
قابلتوجيه است؟ و اگر اين انتقادات آنچنان توجيهپذير نيستند، بايد آنها را به چه
انگيزه يا انگيزههايى نسبت دهيم؟ اتهاماتى كه عليه مجلس ملّى مطرح شدهاند،
بهطور خلاصه به شرح ذيل هستند: 1. اين مجلس براى «لفاظى بىمعنى» توانايى زيادى
نشان داد، امّا هيچگونه توانايى سازنده ارائه ننمود؛ 2. اين مجلس «بهطور منظم در
تلاش جهت فراتر رفتن از وظايف مناسب خود بود» و مىكوشيد كه تبديل به يك ركن
اجرايى و قانونگزارى گردد؛ 3. برخى اعضاى آن فاسد بودند و ديگران داراى
«جاهطلبيهاى خطرناك»؛ 4. اين مجلس در تلاش مجدانه پيرامون مسائل فورى مالى، يا
حفظ نظم ناتوان بود؛ 5. عدم كفايت آن، شور و اشتياق حاميانش را سرد و موجب ظهور
مجدد يك جناح سلطنتطلب گرديد؛ 6. آزادى مطبوعات تجويزى آن بهطور وحشتناكى مورد
سوءاستفاده قرار گرفت؛ 7.
انجمنها، يا كلوپهاى سياسى، كه حاميان اصلى آن بودند، عمدتا متشكل از
انقلابيون خشن و خطرناك