responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 78

منشآت فريدون بيگ مندرج است، نيست، لازم دانسته شد، ترجمه آن، بى‌كم‌وزياد، به علاوه نامجات ردوبدل شده و بعض مطالب صحيحه تاريخيّه و جغرافيائيّه و تراجم احوال رجال مآخذ اين وقايع مهمّه اتخاذ گرديده، در اين تاريخ نوشته شود! و هي هذه:

[روز شمار جنگ چالدران به روايت حيدر چلبى‌]

به رأى صواب‌نماى و حق فرماى ارباب شريعت، سيّد الأنام و اصحاب طريقت خطّه أنام كه مفتاح باب خزانه حقيقت عالم و مصباح صباح روائح ماهيات بنى نوع آدم است، مبرهن و معيّن است كه اگر احدى بر صحيفه مكرمه شريعت نقطه سياهى وضع نمايد، بر اهل اسلام لازم است كه آن نقطه را به تيغ غيرت تراشيده، اثرى از آن سياهى نگذارند. خصوصا تمامى كتب شريفه دين اسلام را كه به فرمان‌ «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»[1] مشهود خداوند ملك علّام است، در قصد تحريف و تبديل و تغيير و تحويل باشد، شائبه شبهه نيست كه عقلا و نقلا قلع و قمع و دفع و منع آن قبيل طايفه مرده و اقوام كفره و فجره بر مجموع اشخاص فرض و واجب است كه به حضرت شريعت اسلام مزيّنند.

مادامى‌كه اين امر چنين است، بنابراين، حالت مسرّت عاقبت و اعتناء به اين قضيه مرضيه حضرت سلطان آفاق مخدوم شاهان بالاستحقاق مالك ممالك الارض بالطّول و العرض سزاوار خطاب‌ «إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ»[2] پادشاه سعادت دستگاه، خلافت پناه، سايه اله، سلطان سليم شاه- نال مناه فوق ما يتمنّاه- مشاهده كرده بود كه، در ولايت معموره عجم كه از سوابق ايّام و سوالف اعوام تا چندى قبل پر از اهل اسلام و مشهور و مذكور به فضلاى كرام و مشايخ عظام بود، الحالة هذه، يك صوفى بچه زنديق همنشين قسيس و به طريق اذاقة العذاب الحريق، يعنى شاه اسماعيل پرتضليل ظهور كرده، چون اعزّه آن ديار شريف را اذلّه و اعالى آن را ادانى ساخته، و غير از اين، احكام شريعت سيّد الانام را برداشته، به زعم فاسدش يك طريق باطل احداث نموده، خاندان چندين ملوك اسلام را خراب و يباب كرد؛ پادشاه نصرت پناه، به غيرت شريعت خير الانام، و به حميّت دين اسلام، قصد و عزم نمود كه بيخ مردار آن ملعون را از آن ديار بركنده، باز آن نواحى را به اعلام شريعت مشرّف و مستسعد فرمايد. پس در روز دوشنبه، بيست و سوم ماه محرّم الحرام سال نهصد و بيست هجرى [920] كه عيد نوروز بود، از ادرنه خارج شده، در اواخر محرّم، نامه ذيل را نوشته، به سفارت محمد بيگ از غلامان خاصه سلطانى به دربار عبيد خان بن شيبك خان حكمران سمرقند از راه قريم و دشت قبچاق و درياى خزر و دشت خوارزم به تركستان فرستاد.


[1] - آل عمران، 18، 19

[2] - سوره ص، 25

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست