responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 77

و جندى‌[1] مى‌نگاشتند، مغلوب گردانيده بود. از واسطه اين شجاعت، عجب و غرور و باد بروت‌[2] و عظمت جبروت او از حد اعتدال درگذشته، به سلطان سليم مكاتيب پرتهديدوبيم ارسال مى‌داشت و او را بر مقابله و مجادله ترغيب و تحريك نموده، بلكه چيزى از قبيل معجر[3] و غيره كه موجب فساد بود، به وى مى‌فرستاد. و وسيله ديگر آنكه نورعلى خليفه روملو در آن ديار خرابى بسيار كرد و شهر توقاد [توقات‌] را شورانيده، اين معانى او را به جنگ واداشته، لشكرهاى ولايت قرامان و آناطول و منتشا و گرميان ايلى و كفه و طربزون و سمن دره و افلاق و بوسنه و موره و صرب را جمع آورده،[4] با حشم انبوه، رجم شهاب‌[5] ثريا كرده، سبيل نهيب دريا شكوه كه اوهام بنى آدم را تصوّر يك فوج از افواج بى‌نهايت و اسلحه بى‌غايت آن عاجز آمدى و اقلام اقاليم اهل عالم به كتابت شماران كفايت ننمودى. بيت:

افزون ز ذرّه در عدد و قطره در شمار

بيش از نجوم در فلك و موج در بحار

تا موازى دويست هزار سوار و پياده متوجه ارزنجان گرديد و ايلچى به درگاه خاقان اسكندر شان فرستاده خود را به عزم رزم اعلام داد. قاصد در همدان به درگاه عرش آشيان رسيده، خبر مخالفت سلطان سليم را به عرض رسانيد و آن حضرت جواب داد كه ما نيز مستعد قتاليم و در هرجا كه ملاقات واقع شود، ايستاده‌ايم. و ايلچى را رخصت داده، كس به دياربكر فرستاد كه خان محمد استاجلو با عساكر دياربكر به درگاه اعلى شتابد.

آن حضرت با دلاورانى [كه تير] ديده دوز بر قبّه [زرّين‌] خورشيد به ديده سها پديد مى‌آوردند و در شب تار، چشم مار با دل [مور][6] در يك سلك مى‌كشيدند و جرم خردل و خشخاش به نوك نيزه از زمين مى‌ربودند،[7] متوجه رزم گرديد.

چون به تبريز رسيد، خبر آوردند كه سلطان سليم بى‌خوف و بيم، كوچ بر كوچ متوجه گشته است. پادشاه صاحبقران به اعتماد زور بازوى غرور، از سر فراغت و حضور با خانه و كوچ عنان يكران به طرف دشمنان معطوف ساخت. در اوائل رجب، در منزل چالدران كه در بيست فرسخى تبريز واقع است، آن دو گروه با شكوه به يكديگر رسيدند.[8] انتهى‌

از اين كه مقصود از نوشتن اين تاريخ اظهار حقيقت جنگ منحوس چالدران است و از براى اين مطلب مأخذهاى بهتر و راست‌تر از يادداشت روزانه حيدر چلبى منشى ديوان همايون كه از براى خزانه اوراق دولتى كه در آن وقت به زبان تركى نوشته و در جلد اول‌


[1] - در متن چاپى احسن التواريخ: زوچندى. و در پاورقى همان‌جا: درچندى.

[2] - در اصل: باد و بروت.

[3] - روسرى زنانه.

[4] - بنگريد: خلاصة التواريخ، ج 1، ص 129. در آنجا نام اين مناطق، متفاوت آمده است.

[5] - در احسن التواريخ: حشم انبوده شهاب زخم ثريا گروه سيل ...

[6] - هر سه مورد قلاب، از احسن التواريخ است.

[7] - در احسن التواريخ: مى‌ربائيدند.

[8] - احسن التواريخ، صص 187- 189

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 77
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست