المسلمين، الغازى فى سبيل الله، المجاهد
لدين الله، القائم بامر الله، العامل بكتاب الله، المؤيد من عند الله الملك
المجيد، معينا للسلطنة و الشوكة و الرفعة و العزّ و الاقبال سلطان بايزيد- عطّر
الله تعالى مشام عزّه بفوائح الرّوحانية و شيّد بنيان عمره فى رياض الحدائق
الجسمانية ما دارت الخضراء و سكنت الغبراء- ثنا و نيازمندى دلگشا و دعا و خرسندى
فرحفزا و انواع شوق و غرام و اصناف سلام محبّت انجام، ارسال و ابلاغ داشته، بعون
الله الملك المنّان، احبّاء دولت كامران و اعداى دين مكسور الجنان و بىسر و سامان
ملحوظ فرمايند و چنانچه معلوم عالىجاهى خداوندگارى است كه چون در روز ازل كليد
خزائن مواهب الهى و گنجينه عطيّه نامتناهى وديعه خلافت نوع بنى آدم و امانت سلطنت
اهل عالم، به دست اقتدار و قبضه اختيار ما سپرده شد، در محافظت ودائع سبحانى و
حراسات امانات يزدانى، طريقه مستقيم شرع مبين و منهاج قويم عدل متين را مسلوك
داشته و مىداريم. لا جرم هر مدبرى كه قدم استقامت از جاده مطاوعت منحرف سازد و
دست خيانت پيرامن اين وديعت متصرّف و منعطف گرداند، سفّاح قهرمان ايزدى و سفّاك
جلال قهر خداوندى از نيام انتقام تيغ بىدريغ
«فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا»[1]
برگشته به لوامع بوارق صحيفه روزگار از ظلمت ظلم ارباب ادبار بپردازد [بردارد]
نظم:
هر
كه بر ما عداوت آغازد
جز
به مرگش زمانه ننوازد
و
آنكه از حكم ما بپيچد سر
دست
غيبش ز پا در اندازد
«كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ»[2] مصدوقه سياق اين مقال، مجارى سر حلقه ارباب ضلال، شيخ حيدر را گرچه
نسبت نسبش به خاندان اوليا و دودمان اصفيا منتهى بود، اما به مقتضاى «وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلَّا
الْمُتَّقُونَ»[3] مخالف ساير اخلاف و مغاير طرق اسلاف آن خانواده بود، مصرع:
«بدنامكننده نكونامى چند» به وسيله عرض عزم غزو گرجستان و توجه به مقابله و
مقاتله ايشان روانه آن جانب شد و جمعى را با خدعه تلبيس رفيق خود ساخته «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ
إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ»[4] بعد از آن، بنا بر عداوت قديمهاى كه با عالىجناب سلطنت مآب شيروان
شاهى داشته، مواد اعراض اغراض نفسانى و ملابس وساوس شيطانى او محرّك رياح فتنه و
فساد گشته با فرقه ضاله خود، ايلغار كرده، بر سر شيروان شاه غافل چون بليّه نازل
شده و عالىجناب سلطنتمآبى را در قلعهاى از قلاع شيروان محصور كرده و دست ظلم و
عدوان به نهب اموال مسلمانان دراز نموده، و هر كسى كه پيش او آمده، از ذكور و
اناث، صغار و كبار، با اطفال و شيرخواره به عذابهاى اليم و عقابهاى عظيم به
هلاكت رسانده و آثار كفر و الحاد از گفتار و كردار ايشان پديدار آمده، و
عالىجناب
[1] - انعام، 45. در متن اصلى، به اشتباه اين آيه با
آيه 227 سوره شعراء درآميخته است.