كه، چون صفى الدين عنقاست، عنقا اعتنا به هر
لقمه نكند! سلطان از اين مطايبه خرسند شده، به هر دو اكرام فرمودند. مع ما فيه، در
مسلك عرفا، اختيار مذهب كفر و نگاهداشتن ظاهر شريعت واجبست. ازين است كه جلال
الدين رومى مىفرمايد، بيت:
مذهب
عاشق ز مذهبها جداست
عاشقان
را مذهب و ملّت خداست
و مذهب حقيقى عرفا را هركس كه داخل دائره تصوّف شده و با دقت اشعار
شيخ محمد مغربى و فصوص الحكم محى الدين و مثنوى معنوى جلال الدين رومى و گلشن راز
محمود شبسترى و اسرار نامه شيخ فريد الدين عطار و غيرهم من مؤلفات الصوفيين را
ملاحظه فرموده، مىداند كه آنها اعتنا به مذاهب نداشتهاند.
معهذا اگر شيخ صفى الدّين شيعى مىبود، مثل سلطان ابو سعيد يك سنّى
متعصّب كه در تمام سكّههاى او اسم خلفاى اربعه مسكوك است و امير چوپان و اغلب
امراى چنگيزيه، دست انابت به شيخ مشار اليه نمىدادند يا اينكه آنها نيز مثل
الجايتو سلطان اظهار تشيّع مىنمودند.
و همچنين امروز طريقت بيراميّه كه در تمام ممالك عثمانى معروف و
منسوب به حاجى بيرام ولى است، سلسله نسبت طريقتى آنها به واسطه حاجى بيرام انقروى
و شيخ حامد قيصرى و خواجه على اردبيلى و صدر الدين اردبيلى به شيخ صفى الدين
اردبيلى منتهى مىگردد و طريقت بيراميّه مردم را دعوت به تقوى و ورع نموده، اجتناب
از لعن و نفرين نمودن را از عمده تكاليف درويشى مقرّر كرده است. از اين است كه
دراويش بيراميه به يزيد، حتى به شيطان هم لعنت نكرده، مىگويند كه ما از براى
شناختن نفس خودمان خلق شدهايم نه از براى لعنت كردن به مخلوق خدا. درين باب شيخ فريد
الدين عطار در اسرارنامه بعد از نعت جناب امير عليه السلام در صفت متعصّبان
مىگويد كه: