responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 23

استقبال كرده، به محاربه و مدافعه پرداخت؛ اما كثرت و جنگاورى گرجيان، درويشان را پريشان ساخت. چون قطب الدّين زخم مهلك برداشته و امكان گريز نداشته بود، خود را در ميان اشباح ميته پنهان ساخت و به اين تدبير از قتل عقب‌گيران رهايى جسته، شبانه از معركه‌گاه خود را به منزل سلامت رسانيد.

اگرچه بعد از تداوى از آسيب زخم بهبودى يافت، ولى مدّتى نگذشت كه به اشارت مرشد موت، در چله‌گاه ابدى خلوت گزيد و پسرش صالح و بعد از صالح فرزندش امين الدّين و بعد از امين الدين شيخ صفى الدين متعاقب يكديگر، سجاده‌نشين ارشاد و انابت شدند.

[شيخ صفى الدين اردبيلى‌]

شيخ صفى الدين كه دولت صوفيه را شاه اسماعيل نسبت به اين مرد مرتاض داد، درين خاندان از همه اعلم و صاحب نفوذ و يك شخص با اسم و رسم و معتبرى بود و سبب تزايد نفوذ و اعتبار و اشتهار اين شخص مرتاض، دامادى زاهد گيلانى معروف به شيخ المشايخ ايران بود. نظر به قول تذكرة العرفاء زاهد گيلانى يكى از مشايخ طريقت سهرورديه و اسمش ابراهيم و ملقب به تاج الدّين و معروف به پيروى مذهب سنيّه و از حنفيّه است.

سلسله نسبت طريقتى مشار اليه به وسايط جمال الدين تبريزى و شهاب الدين شيرازى و ركن الدين سجاسى و قطب الدين ابهرى و ابو النجيب عبد القاهر ضياء الدين سهروردى و قاضى وحيد الدين عمر البكرى و شيخ محمد بن عمويه البكرى و شيخ ابو اسود احمد الدينورى و شيخ ممشاد دينورى و سيد الطائفة جنيد بغدادى منتهى و از جنيد نيز به حضرت امام حق [و خليفه مطلق‌][1] امير المؤمنين على عليه السلام موصول مى‌گردد.

شيخ صفى الدين در اوّل شباب، بهانه زيارت برادرش صلاح الدين رشيد، به اذن پدر عازم شيراز و داخل خانقاه شيخ ابو عبد اللّه خفيف شده، سجاده عبادت و رياضت را در زاويه تجرّد گسترد و گاهى مايل صحبت شيخ مصلح الدين سعدى و روزبهان فارسى و غيره، از[2] رجال صوفيه شده، به مجلس آنها مى‌رفت؛ امّا در آن ايّام دست انابت احدى از مشايخ شيراز را نگرفته، بنا به خوابى كه ديده بود رحلت به گيلان نموده، خدمت زاهد گيلانى را از جان و دل قبول كرد و بنا به ارشاد زاهد، رياضت و زهد و عبادت را پيشه كرده، قابل مشيخت و ارشاد و بدين جهت زاهد را داماد شد.

در سال هفتصد هجرى كه زاهد گيلانى محتضر آمد، سجاده ارشاد و مشيخت را به شيخ صفى الدين وصيّت كرد و به اين جهت شيخ المشايخ آذربايجان شده، به واسطه تقدّس و


[1] - از نسخه اصفهان.

[2] - در ملى: فارسى و ساير رجال.

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست