responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 203

قربانى‌هاى مرحمتى را كشتند. در اين سال حج اكبر واقع شد؛ زيرا روز جمعه عرفه بود. از آنكه امروز باران به شدّت باريد، حضرت خداوندگار نماز عيد را در اطاق همايون ادا كردند.

حسن چلبى پيشنماز سلطانى، خدمت امامت و خطابت را بجا آورده، خلعت پوشيد.

يكشنبه يازدهم توقّف كردند. ديوان عالى شد. امروز تمام امراى اردو شرفياب حضور شده، دست بوسيدند. دوشنبه دوازدهم توقّف فرمود. عقد ديوان كردند. شنبه سيزدهم ايضا توقّف. در همين روز بهرام آقاى سلحدارباشى را به حكومت قره‌سى و سليمان آقا را به سلحدارباشى‌گرى سرافراز فرمودند و در بعض مناصب تغيير و تبديل اجرا گرديد. و در امروز اردو را به سنان پاشا سپرده، در نصف اللّيل به عزم زيارت متوجه خليل الرّحمن شدند.

در اين سفر يونس پاشا و حسين پاشا و آقاى ينگى‌چريان با هزار تفنگچى از ينگى‌چريان و آقاى دلاوران سپاهى و سلحدارباشى با هزار سپاهى و غلام ملتزم ركاب همايون گرديدند.

روز چهارشنبه چهاردهم در طليعه صبح حضرت خداوندگار، وارد خليل الرّحمن شده، از جانب اهالى با كمال خشنودى پذيرفته شدند و بعد از زيارت و خيرات و حسنات، طرف عصر عودت فرموده، در اثناى راه گرفتار برف و باران و بوران و تاريكى شدند. و للّه الحمد و المنّه، بالامن و السّلامة، در نزديكى صبح ملاقى به اردوى خودشان گشتند. روز پنج‌شنبه پانزدهم توقّف. از براى سفر مصر، عقد ديوان و مشورت گرديد. بعد از مشاورات و مذاكرات كثيره، از زبان عذب البيان همايونى جارى شد كه فتح محروسه مصر مماثل شكار سيمرغ و استخلاص قلعه آن معادل صيد هماست؛ ولى بيت:

هدايت هدهدى هادى اولورسه‌

ايرم سيمرغه بيگ وادى اولورسه‌

در اين باب اعتماد من نه به وفرت لشكر و نه به قدرت و قوت عسكر است، بلكه به عنايت خداست. بنابرين سردار اكرم و سپهسالار اعظم سنان پاشا را با يك فرقه منظمة عسكريّه مقدّمه الجيش قرار داده به همراهى خيّر بيگ متوجه مصر گردانيدند.

روز جمعه شانزدهم نيز حضرت خداوندگار بالعزّ و الاقبال، از عقب وزيرشان به همراهى اردوى بزرگ حركت كرده، بعد از طى مسافت بعيدى دير نام محل را، كه از خان يونس سه فرسخ به طرف شام است، منزل قرار دادند. در همان شب، به حسين پاشا غضب كرده، با مير غضب كدخداى بوابان را فرستاد، او را در چادرش طناب انداخته، خفه كردند و در چادرش دفن نمودند. تقصير اين وزير اين بود كه سلطان را هميشه از سفر مصر منع مى‌كرد. وزير دفتر اموال و اسباب و حيوان و مكارى و آذوقه او را در اردو هراج كرده فروخت و مبلغ محصول از قيمت را تسليم خزانه نمود. روز شنبه هفدهم، خان يونس را گذشته، در رعفه كه منزل كم‌آبى بود، منزل كردند.

روز يكشنبه هجدهم، در موضع عريش منزل گرديد. چون در منزل پيش آب نبوده، در اثناى راه، مقدار كافى آب گرفتند. روز دوشنبه نوزدهم، قبر المساعى كه ابدا آب نيست و دو

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 203
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست