تفنگچى از ينگى‌چريان و پانصد غلام سپاهى و پانصد غلام تفنگ‌دار و كتّاب و قضات عسكر و على بيگ شهسواراوغلى ملتزم ركاب همايونى باشند. محمود بن حسنعلى بيگ كه ديروز فوت كرده بود، على بيگ شهسواراوغلى نعش او را بردارد و در بيت المقدس دفن نمايد.

يونس پاشا با آقايان علوفه‌چيان، يمين و يسار و غربا و ساير امرا در اردو بمانند. در همين روز، در ازاى بشارت اين فتح، به محمد بيك از اقوام سپهسالار مشار اليه يك‌صد و هفتاد هزار آقچه- يعنى دو هزار و هشتصد و بيست و هشت تومان- مواجب ملكى مرحمت گرديد.

شب سه‌شنبه ششم حضرت خداوندگار ديندار، بالعزّ و الافتخار، از رمله متوجه و در عصر روز مذكور وارد بيت المقدس شدند. شب استراحت فرموده، نماز صبح را در مسجد اقصى ادا نموده، به انواع خيرات و صدقات ملوكانه، فقرا و مساكين هر ملت را دفعتا مستغنى ساختند و علما و مشايخ را به انعام و احسان غريق لجّه منّ و مسار فرمودند. و نماز شام را نيز در مسجد اقصى ادا كرده، از براى اداى نماز عشا در تحت قبّه صخرة الله حاضر شدند. آن شب هر دو مسجد را با سروج و قناديل رنگارنگ مزيّن ساخته، انواع تشريفات از براى شرف قدوم حضرت خداوندگارى بجا آورده بودند. على الصّباح كه روز چهارشنبه هفتم است، جميع مواقع و مضاجع مقدسه را زيارت و بعد از ظهر به سمت رمله مراجعت فرموده، وارد اردوى كيوان شكوه شدند.

روز پنج‌شنبه هشتم در ظاهر قريه سدود منزل كردند. در اين منزل باران سخت باريده، از هر طرف رودها جارى شد. اهالى اين حوالى كه شكايت از بى‌آبى نموده، مى‌گفتند لشكر عثمانى آمد، آب‌هاى بركه‌هاى ما را تمام كرد، مرحمت ربّانى دهان شكايت آنها را به همين باران بى‌وقت بست. بعد از پر شدن بركه‌ها، گودالى نماند كه پر از آب نشود.

روز جمعه نهم، بعد از طىّ مسافت بعيده و مرارت كثيره، وارد قصبه غزّه‌[1] شدند و صدر اعظم و سپهسالار اكرم سنان پاشا با امراى لشكر كه در معيّت ايشان بودند، پادشاه مكارم اكتناه خودشان را با كمال تعظيم و اجلال استقبال نموده، دست بوسيدند و پادشاه بنده‌نواز نيز وزير و امراى خود را غريق لجّه التفاتشان فرموده، و احوال از لشكر گرفته، بعد داخل سرا پرده شدند.

روز شنبه دهم، چون عيد قربان بود، در قصبچه غزه توقّف فرموده، صلات عيد اضحى را ادا نمودند و بنا به رسم قديم عثمانى، سلام معايده را اجرا كرده، دست بوسيدند. بعد

[1] - يكى از شهرهاى تاريخى شامات واقعه در ساحل درياى سفيد و امروز مسكن پنج هزار نفس است.

اماكن دينيّه و ديوانيّه و قلعه قديم و مكاتب درجه دوم و سوّم را داراست./ عارف.