نموده، جاى مناسبى بدست آورده، صفوف جنگ
مىآرايند و از صبح تا عصر با يكديگر جنگيده، آخر الامر شكست فاحشى به جانبردى
غزالى داده، چراكسه را تعاقب نموده، انبوهى از جنديان و اعراب را كشته، اموال و
اثقال آنها را مىتازند و جمعى از امراى نامدار آنها را اسير كرده، مىكشند.
در اين جنگ، دولتباى حاكم غزّه و خداويردىباى حاكم اسكندريه و بيست
نفر از امراى چهل مردى و دهمردى و كيلار خاصّ و پانصد و هشتاد و سه نفر هم از
جنديان و عربان كشته مىشود. چون عساكر شاهانه به طور دفاع جنگيده، صد و نود و شش
نفر از لشكر روم ايلى مقتول افتاده است. امّا فراريان چراكسه كه به اطراف التجا
مىنمايند، نتيجه اين جنگ را خلاف واقع به مردم اعلام كرده، مىگويند كه ما به
سنان پاشا شكست داده، او را پريشان كرديم و طورى فرار نمود كه هر چه جستجو
مىنماييم، به دست نمىآوريم. بنابراين خبر غير صحيح، اهالى غزّه و رمله و قيرى و
ساير بلاد قدس على الغفله، حمله بر سر ساخلوها كه سنان پاشا از قشون خود در نقاط
لازمه گذارده بود، كرده، بناى جنگ و ستيز را با آنها مىگذارند و جمعا سى نفر از
آن چهارصد نفر متفرّق در مواقع متعدده كشته و باقى را لخت كرده، از آبادىها بيرون
مىكنند و آذوقه اردوى سلطانى را كه از عقب مىرفت، مىتازند.
در اين هنگام، خبر فتح لشكر عثمانى كه به آنها كه مىرسد، آذوقه را
در انبارها گذارده، مىگريزند. سنان پاشا كه اين خبر شقاوت اثر را مىشنود، مقدار
كافى عسكر عقب فرستاده، جزاى عمل اشقيا را مىدهد و حكم مىكند رمله را هم
مىتازند. چون راههاى عبور دور از امنيت بود، اين خبرها بعد از شش روز به اردوى
بزرگ رسيد. انتهى
بنا به اين نويد ظفر پديد، حكم شد، توپها، اعلام ظفر انداخته، اظهار
شادمانى كردند.
روز جمعه، دوم اردوى همايون در موقع جلجوليه منزل كرد. روز شنبه سوم
منزل رمله شد.
سرهاى بريده و اسراى زنجير گرديده و علمهاى سرنگون را كه سنان پاشاى
سپهسالار از غزّه فرستاده بود، در عرض راه به عرض حضور رسانيدند.
حضرت خداوندگار هم تمجيد زياد از سنان پاشا كرده، آفرين خوان شدند.
در همين روز، يونس پاشا را فرستادند كه راه قدس شريف را ديده، خبرى بياورد. روز
يكشنبه چهارم توقف؛ طرف مغرب يونس پاشا راه قدس را ديده آمد.
روز دوشنبه پنجم توقف. در همين روز، مقرر شد كه حضرت خداوندگار
ديندار به عزم زيارت متوجه بيت المقدس[1]
شوند. حسام پاشا و منشى حضور و منشيان ديوان و هزار
[1] - اسم قديمش اورشليم، واقع در خاك فلسطين و فى ما
بين بحر لوط و بحر سفيد. اين شهر را در يك سنگلاخى ساخته و قسمت به چهار محلّه نمودهاند
كه هر محلّه در بالاى يك تپه است. اوّل محلّه صيهون، محلّه يهودىها است. ثانى
محلّه توتيا محلّه ارامنه است، ثالث محلّه وافرا محلّه فرنگيان و روميان، رابع
محلّه موريا كه محلّه اسلام است پ در اين شهر مقدّس پانزده هزار نفس ساكن و داراى
مساجد و معابد عاليه و دار المعجزه و مكاتب و سربازخانه و مريضخانههاى دولتى و
ملّتى است. غالب انبياء بنى اسرائيل و مشاهير يهود و نصارا و اسلام در اين خاك
مدفون و محل زيارت هر ملّت است./ عارف.