روز يكشنبه غرّه توقف. دوشنبه دوم ايضا توقف. ديوان شد. عادات فاسده
و قوانين كاسده قديمه متداوله اين مملكت را عموما قدغن فرمودند (غالب عادات مذكوره
راجع به ديانت بود كه از زمان سلطنت امويّه تاكنون بين الاعالى، به اسم ديگر شايع.
من جمله در روز عاشورا به زعم اينكه حضرت نوح از طوفان رهايى جسته، عيد قرار داده
بودند. در آن روز زنان سرمه كشيده، خضاب مىكردند).[1]
از ماليات و عوارض و خراج مقرّر هم مبلغ خطيرى به اهالى بخشيده شد.
حكم همايونى صادر شد از قديم الايام تا كنون هر آثار خيريه بوده، از سجلّات صورت
گرفته، هر اثرى از آثار وقفيه كه خراب شده بود، از موقوفات يا از خزانه مخارج داده
تعمير و تجديد نمودند و حكم شد قبر شيخ الاكبر جناب شيخ محى الدين الاعرابى را به
دلالت عرفا در مذبله واقعه در صالحيه پيدا كرده، به رغم متعصبين از خزانه خاصه
سلطان، عمارت عالى بنا نمايند و موقوفاتى هم قرار دادند. از براى حكومت هر ناحيه
حاكم مجرّب و بىطمع را انتخاب فرموده و به جهت هر يكى على حده دستور العمل دادند.
روز سهشنبه سوم، حكومت غزّه و بيت المقدس را به عيسى بيگاوغلو و
حكومت صفد را به مستنصراوغلو مرحمت فرمودند. روز چهارشنبه چهارم، ديوان شد. از
لشكر آناطولى و رومى در جلو سراپرده سان ديدند و در ديوان امروز، جز قضات عسكر،
تمام وزرا و امراى لشكر حضور داشتند.
روز پنجشنبه پنجم، حضرت خداوندگار، از اردو به شهر تشريف بردند و در
حمام قايتباى استحمام نموده، باز به اردو مراجعت فرمودند.
روز جمعه ششم از براى اداى نماز جمعه سلام خبر دادند. تمام قشون مسلح
و مجهّز از اردوى همايون تا مسجد جامع امويه صف آراسته، منتظر قدوم ميمنت لزوم
حضرت شاهنشاهى شدند و حضرت خداوندگار نيز با وزرا و اركان، سواره به مسجد مذكور
تشريف فرما شده، نماز جمعه را ادا نمودند. خطيب در خطبه، اسم سامى حضرت فاتح ممالك
العرب را مانند خطيب حلب به عنوان جلالتنشان سلطان البرين و خاقان البحرين خادم
الحرمين الشريفين معنون نمود. حضرت خداوندگار عنوان خادم الحرمين را چون فال خير
از براى آئينهاى كه در استقبال داشتند، گرفته بودند، خطيب را به انعام و خلعت
ملوكانه مفتخر و به تمليك املاك زياد، اسباب معيشت خانوادهاش مستقر فرمودند؛ و
بعد از نماز، مصحف شريف خط عثمان را زيارت كرده، تفأل نمودند، خوب آمد و از آنجا
به زيارت مناره سفيد كه