responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 167

روز چهارم، متاركه نامه با مجارستان مهر و امضا گرديد و اجازت داده شد. روز پنجم، عقد ديوان كرده، حكومت جزيره غريبون را در مقابل دويست هزار آقجه- يعنى سه هزار و سيصد و دو تومان- به لطفى آقا دادند و شيخ محمد كدخداى نوابان قاپوجى‌باشى نصب گرديد و به حسن بيگ از معتوقين داود بيگ كه از براى رسالت به مصر فرستاده شده بود، منصب كدخدايى نوابان مرحمت گرديد. به مناسبت فوت پادشاه مجارستان، سفراى آن مملكت احضار به ديوان گرديده تجديد معاهده نمودند و مقرر شد كه دو نفر آنها به همراهى كمال بيگ به مجارستان رفته، يكى از آنها در اسلامبول بماند.

روز ششم، دستگاه سلطنت را به سمت اسلامبول فرستاده، متوجه سفر گرديدند. روز هفتم حضرت خداوندگار بالعزّ و السعادة از شهر ادرنه بيرون آمده، به عزم سفر شرق متوجه اسلامبول گشتند. در اثناى راه از على بيگ شهسواراوغلى قاصدى آمد، خبر آورد كه قره‌خان سردار شاه اسماعيل چند منزل عقب نشسته و ميدان را خالى گذاشته است. روز هشتم نيز باز قاصدى از شهسواراوغلى آمد و خبر آورد كه محتمل است موكب سلطان مصر به حلب بيايد؛ زيرا كه با قزلباش در ضد دولت عثمانى اتفاق نموده است.

روز چهاردهم به بيغادوس آمده، عقد ديوان كردند. مقرر گرديد كه حضرت شاهزاده با وزيرش به ادرنه آمده، نظارت به امور روم ايلى نمايد و مصطفى پاشاى فرمان فرماى بوسنه وكالت صدراعظمى را در خدمت شاهزاده به جا بياورد و پسر داود پاشا حاكم گوستنديل نيز به بوسنه رفته، در وكالت مصطفى پاشا مشغول به حفظ و حراست آن حدود شود. و لله شاهزاده در موكب همايون مسافرت نموده، واسطه مخابرات فى ما بين خانواده سلطنت شود.

دريابيگى درياى سياه بوغازهاى اسلامبول را محافظت نمايد و خسرو بيگ سرپرست قره‌چيان هم در لنگرگاه از نكميد كشتى‌ها را بسازد. صوفى بالى و قاضى عسكر روم ايلى و وزير لشكر آناطولى هم در خدمت شاهزاده مانده، رسيدگى به امور مملكت نمايند و حكم شد كه تمام قشون در موكب همايون متوجه سفر قزلباش شوند. و از جانب احمد پاشاى صدر اعظم نيز از روى دوستى به اميرالامراى حلب مكتوب نوشته شود.

روز پانزدهم، بنا به بعض ملاحظه، اجراى تمامى تدابير ديروزى تأخير گرديد. فقط مكتوب اميرالامراى حلب تحرير و مهر گرديد. روز شانزدهم به پل وسپنه آمدند. اهالى و موالى اسلامبول و ساير اعيان و اركان، حضرت خداوندگار را استقبال كرده، به اطاق همايون بردند. روز هفدهم ديوان شد. مكتوب صدر اعظم را به توسط احمد پاشاى ممى‌اوغلى ينگى‌چرى به حلب فرستادند. روز هجدهم پيرى پاشا را با وزير لشكر كه به ديوان آوردند، حكم شد، عمارت سلطنت رفته، خزانه را وارسى نمايند.

تا روز بيست و دوم، حضرت خداوندگار در سراپرده، در عمارت سلطنت اوقات شريف خود را گذرانيدند. روز مذكور ديوان شد. از دياربكر قره مراد چاوش ملقب به‌

نام کتاب : انقلاب الاسلام بين الخواص و العوام نویسنده : اسپناقچى پاشازاده، محمدعارف    جلد : 1  صفحه : 167
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست