نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 252
اگر ضرورت تعيين ولى فقيه را از باب لطف
واجب بدانيم (البته به عنوان لطف تبعى) در اين صورت مسئله ولايت فقيه مسئلهاى
كلامى خواهد بود.
تذكر 1. متكلمان اسلامى در تعريف لطف
گفتهاند: لطف هر امرى است كه مكلف را به طاعت نزديك و از معصيت دور كند. به نظر
مىرسد مراد آنان از «هر امر»، امور مهم و اساسى مورد نياز بشر است كه عنايت خاصى
را از جانب خداوند مىطلبد؛ مانند مسئله نبوت، امامت، عصمت امام و همچنين مسئله
رهبرى در عصر غيبت. در واقع ذكر اين نكته به دليل عدم لغويت در استناد به قاعده
لطف است.
2. اگر در قاعده لطف انجام كارى را بر خداوند واجب مىشمارند، وجوب
آن از نوع وجوب تكليفى نيست، بلكه به معناى ضرورت صدور است؛ يعنى خداوند از نظر
صفات كمال به گونهاى است كه چنين كارى را بالضروره انجام مىدهد. به تعبير ديگر،
اين وجوب، وجوب عن اللّه است، نه على اللّه.
اشكال به قاعده لطف
به تعيين ولىّ فقيه از باب لطف اشكالاتى وارد شده كه به يكى از
مهمترين آنها اشاره مىكنيم:
شكال: برخى در مقام مناقشه نسبت به بيان
يادشده گفتهاند: «قاعده لطف يا مقتضاى حكمت الهى تنها در موردى تطبيق مىشود كه
مورد منحصر به فرد باشد، [يا] به عبارت فنى، با فوت آن، غرض فوت شود.
ولايت فقيه بر مردم زمانى براساس اين برهان عقلى اثبات مىشود كه
انتظام دنياى مردم بر مبناى دين، جز باولايت انتصابى فقيه بر مردم «مسلمان» سامان
نيابد ... و تنها در صورتى از باب لطف بر خداوند واجب است كه ولايت انتصابى فقيه
راه منحصر به فرد اقامه دين در جامعه و برپايى حكومت دينى، باشد. اما اگر براى
انتظام دينى و دنيايى مردم و اقامه دين در جامعه راههاى بديله دست
نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 252