نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 240
بلكه مسألهاى كلامى و درآميخته با ايمان
است و عدم اعتقاد به ولايت سياسى امام معصوم عليهم السّلام به منزله انكار خشى از
دين و نقصان ايمان قلمداد مىشود.
البته بايد توجه داشت ولايتى كه در كلام مورد بررسى و اثبات قرار
مىگيرد، از نظر لوازم و مولى عليهم با ولايتى كه در فقه مورد بررسى قرار مىگيرد
فرق مىكند. بعضى بين ولايت شرعى فقيه در موادر خاص و محدود و ولايت شرعى سياسى
فقيه در اداره جامعه اسلامى فرق قائل نشدهاند و لوازم ولايت شرعى به معناى اخص را
در ولايت سياسى نيز جارى دانستهاند به عنوان نمونه بيان داشتهاند: ولايت فقيه
يعنى ولايت بر محجوران، بعد اعتراض كردهاند كه امت اسلامى رشيد است نه محجور،
بنابراين بر آنان نمىتوان ولايت داشت.»[1]
به نظر مىرسد اينان بين ولايت شرعى فقيه به معناى اخص آن با ولايت شرعى سياسى
فقيه تفاوتى قائل نشدهاند درحالىكه جايگاه ولايت شرعى فقيه در فقه و از فروع
فقهى است. يعنى شارع مقدس تصدى و قيام به شؤون افرادى كه ناتوان از تصدى امورشان
هستند مانند سرپرستى اموال بىصاحب يا غايبان و ناتوانان و سفيهان و ديوانگان را
در صورت نداشتن ولى خاص، به فقيه جامع شرايط واگذار كرده است. درحالى كه ولايت سياسى
فقيه، ولايت بر امت اسلامى رشيد و فرزانه است، كه جايگاه اصلى آن در علم كلام
مىباشد. اصولا بين اين دو نوع ولايت فقيه، تفاوت اساسى دارد چه از نظر افرادى كه
بر آنها اعمال ولايت مىشود و چه از نظر محدوده و مواردى كه ولايت سياسى شامل آن
مىشود.
ديدگاه شيعيان در مورد ولايت سياسى امامان عليهم السّلام روشن است،
اما سؤال مطرح عبارت است از اينكه: آيا در عصر غيبت ولايت فقيه نيز مانند ولايت
سياسى و امامت معصومان عليهم السّلام مسألهاى كلامى است يا فرعى از فروع فقهى؟
اين قسمت از نوشتار به اين امر و شبهات در مورد آن اختصاص دارد.