responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على    جلد : 1  صفحه : 199

امام‌اند، همان‌گونه كه امام حجت الهى است.[1] دو. امام معصوم عليه السّلام كه مى‌داند براى مدتى طولانى از ديدگان مردم غايب است، آيا عاقلانه است كه وى حتى در ضمن يك روايت، افرادى را- هرچند با عنوان و وصف- براى عصر طولانى غيبت معين نكرده باشد تادر امورى كه امام در آن امور حجت مردم است، حجت امام بر مردم باشند و زمام امور سياسى اجتماعى مردم را در دست گيرند؟ حضرت موسى عليه السّلام كه چهل شب از قوم خود فاصله گرفت، قوم خود را بى‌سرپرست رها نكرد و برادرش را جانشين خود قرار داد.[2] بعضى از بزرگان از اين آيه استفاده كرده‌اند كه «جايز نيست خداوند مردم را بدون حاكم و والى رها كند».[3] سه. اما اينكه خواجه در تجريد الاعتقاد گفته است‌ «وجوده لطف و تصرفه آخر و عدمه منا»،[4] اولا به اين معناست كه اصل وجود امام زمان (عج) لطف است و تصرف خاص آن حضرت لطف ديگرى است غير از لطف اول؛ آن‌سان كه هيچ‌گونه تلازمى بين اين دو لطف نيست تا اگر دومى نبود، اولى نيز نباشد. اما تصرف عام آن حضرت عليه السّلام به وسيله نايبان و منصوبان عام حضرت معدوم نخواهد بود و آنچه در زمان غيبت مطرح است، نبود تصرف خاص و بركات مخصوص آن حضرت عليه السّلام است كه در اثر تبهكارى جوامع بشرى دامنگير آنان شده است، نه اصل تصرف، اگرچه به نحو استنابه و توكيل عام باشد».[5] دوم اينكه، كفار و فجار مانع استفاده از امام شدند، نه شيعيان؛ سوم آنكه در صورت فراهم بودن زمينه در عصر غيبت (البته زمينه ناقص)، اگر ممكن نباشد كه خود امام بيايند، بايد كسانى از سوى او رسالت اداره امور امت را عهده‌دار گردند. ازاين‌رو، رهاكردن امور به حال خود، يا واگذارى آن به ظالمان و يا كسانى كه شرايط كامل براى نيابت از حضرت را ندارند، امرى است كه عقل سليم آن را نمى‌پذيرد و به يقين خداوند نيز راضى به اين امر نيست، كه از يك سو شيعيان را از مراجعه به حاكمان جور، منع كنند، و از سوى ديگر كسى را نيز معرفى نكنند كه در مسائل عمومى و عام‌البلوى به آنان‌


[1] . حايرى حسينى، كاظم، بنيان حكومت در اسلام، ص 256.

[2] .\i« و قال موسى لاخيه هارون اخلفني في قومى ...».\E( اعراف، 142).

[3] .« و ذلك لانه لا يجوز على اللّه ترك الناس بغير حاكم و وال».( صافى، لطف اللّه، ضرورة وجود الحكومة او ولاية الفقهاء فى عصر الغيبه، ص 13.)

[4] . علامه حلى، كشف المراد، ص 362.

[5] . جوادى آملى، عبد اللّه، وحى و رهبرى، ص 137.

نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على    جلد : 1  صفحه : 199
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست