نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 188
چرا به مقام خود واقف نيستند. اين امر گواه
بر اين است كه امام عليه السّلام مىخواهد مجارى امور به دست «علماى باللّه» باشد.
نكته ششم: بعضى از علما مانند ايروانى در حاشيه بر مكاسب گفتهاند:
مراد از «الامور» فقط افتا و قضاوت است[1]
و برخى ديگر نيز مانند محقق نائينى[2] مورد
روايت را ائمه اطهار عليهم السّلام دانستهاند، اما بسيارى از علما- مانند مرحوم
نراقى،[3] امام
خمينى،[4] آيت اللّه
محمد حسين آل كاشف الغطا،[5] شيخ عبد
اللّه مامقانى،[6] آيت اللّه
گلپايگانى،[7] و آيت
اللّه مكارم شيرازى-[8] دلالت
اينروايت را بر ولايت انتصابى فقيهان تمام دانستهاند، هرچند برخى در سند آن خدشه
كردهاند. آل بحر العلوم در اين مورد مىنويسد:
«.. اما الحوادث الواقعه و قوله عليه السّلام مجارى الامور بيد العلماء و قوله
عليهم السّلام: «هو حجتى عليكم» فان المتبارد فيها عرفا استخلاف الفقيه على الرعيه
و اعطاء قائده لهم كليه بالرجوع اليه فى كل ما يحتاجون اليه فى امور هم المتوقفه
على الامام عليه السّلام».[9] ... اما رواياتى مانند توقيع شريف، مجارى الامور و فرمايش حضرت كه
فقها جامع شرايط را حجت خود بر مردم قرار مىدهد. آنچه عرفا ازاينروايات فهميده
مىشود جانشينى فقيه است از جانب معصوم بر مردم و مراجعه در امورى كه در آن احتياج
به مراجعه به امام عليه السّلام دارند به فقيه جامع شرايط مراجعه بكنند [مگر موردى
كه از اختصاصات امام عليه السّلام باشد]
3. اشكال به دلالت حديث
ممكن است گفته شود اينروايت با فرض تمام بودن سند و دلالت، فقط بر
اين مقدار دلالت مىكند كه مجارى تمام امور به دست علماست و بر انتصابى بودن اين
مقام دلالت نمىكند، بلكه با انتخاب
[1] .« ان المراد بالامور اما الافتاء فيما اشتبه حكمه
او القضا فيما اشتبه موضوعه».( ايروانى، على، حاشيه بر مكاسب شيخ انصارى، ص 156).