نام کتاب : انديشه هاى سياسى شيعه در عصر غيبت نویسنده : كربلايى پازوكى، على جلد : 1 صفحه : 141
صادر مىكند.
بنابراين به تصميمات ولىّامر مسلمين در چارچوب مصالح اجتماعى
وانهاده شده به امت اسلامى كه به منظور اداره امور جامعه در جهت حفظ اسلام و نظام
اسلامى و تمشيت امور مسلمين اجرا مىگردد، و همچنين به دستورهايى كه براى اجراى
احكام و قوانين شرعى از سوى وى صادر مىشود، احكام حكومتى يا احكام ولايى مىگويند.[1] اين احكام كه لازمه مقام ولايت و
حكومت است، نه به موارد ضرورى و حرجى و مانند اينها محدود است و نه در تكتك موارد
به جلب نظر و كسب رضايت افراد نياز دارد.
نمونههايى از احكام حكومتى
1. امام خمينى قدّس سرّه در تاريخ 12/ 10/ 57 دستور تشكيل شوراى
انقلاب، و در تاريخ 9/ 12/ 57 دستور تشكيل داستانى كل انقلاب را صادر فرمود.[2] 2. ايشان در تنفيذ حكم نخستين رئيس
جمهور اعلام نمود: «بر حسب آنكه مشروعيت آن [- رئيس جمهور] بايد به نصب فقيه جامع
الشرايط باشد، اينجانب به موجب اين حكم رأى ملت را تنفيذ و ايشان را به اين سمت منصوب
نمودم».[3] 3.
قيمتگذارى كالا توسط دولت؛ چنانكه «با حكم امام در تاريخ 21/ 2/ 66 دولت اجازه
يافت براى كالاهاى ضرورى قيمت تعيين كند و نظارت لازم را در كنترل آن به عمل
آورد».[4] روشن است
كه قيمتگذارى كالاها جز در پرتو حكم ولايى امكانپذير نيست.
4. تأسيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در تاريخ 17/ 11/ 1366.[5]
[1] . علامه طباطبايى در خصوص احكام حكومتى مىگويد:«
احكام حكومتى تصميماتى است كه ولىّ در سايه قوانين شريعت و رعايت موافقت آنها به
حسب مصلحت زمان اتخاذ مىكند و طبق آنها مقرراتى وضع نموده و به اجرا درآورد.
مقررات مذكور لازمالاجرا بوده و مانند شريعت داراى اعتبار هستند، با اين تفاوت كه
قوانين آسمانى، ثابت و غيرقابل تغيير، و مقررات وضعى قابل تغييرند و در ثبات و بقا
تابع مصلحتى هستند كه آنها را به وجود آورده است و چون پيوسته زندگى جامعه انسانى
در تحول و رو به تكامل است، طبعا اين مقررات تدريجا تغيير و تبدل پيدا كرده، جاى
خود را به بهترين از خود خواهد داد».( طباطبايى، محمد حسين، بررسيهاى اسلامى بحثى
درباره مرجعيت و روحانيت، ص 83.)