نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 99
تغيير آن را نداشت؟ آيه شريفهاى تقدير را چنين معنا كرد:
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة ارْجِعِي إِلَى رَبِّك
رَاضِيَة مَرْضِيَّة فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي؛[1] اى
نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد، و در ميان بندگان من درآى،
و در بهشت من داخل شو.
در ساعت 22 و 23 دقيقه، قلبى كه سالهاى سال جز براى خدا و در خدمت
خلق خدا نتپيد، آرامش خود را در وصال حق يافت و به او پيوست.
خبر رحلت امام، قيامتى برپا كرد؛ شايد تصويرها و فيلمها بتوانند
تنها گوشههايى از آن خبر عظيم را به نمايش گذارند؛ اما تنها خدا مىداند بر
دلهاى ميليونها عاشق بىقرار چه گذشت! فرداى رحلت امام، يعنى چهاردهم خرداد،
مجلس خبرگان رهبرى جلسه اضطرارى داشت. شايد هيچ تصميمى در دوران حيات نظام اسلامى
تا به اين حد، سرنوشتساز و مهم نبود؛ امام رفته بود و مىبايست براى تداوم نهضت و
بر باد دادن آخرين اميدهاى دشمن، شانههاى مقاومى را براى اين مسئوليت خطير
مىيافتند.
و اينگونه بود كه راه امام، با انتخاب يكى از نزديكترين ياران و
شاگردان او، همچنان توفنده و پويا ادامه يافت؛ كسى كه «سربازى فداكار در جبهه جنگ،
معلمى در محراب، خطيبى توانا در نماز جمعه و جماعات و راهنمايى دلسوز در صحنه
انقلاب»[2] بود و «در
بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى ... چون خورشيد»[3]
مىدرخشيد و در كوران حوادث انقلاب، از سال 42 به اين سو،