نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 98
5. نهضت جهانى اسلام
با خروج جمهورى اسلامى از فضاى پرالتهاب جنگ و محدوديتهاى ناشى از
آن، امامخمينى فرصت مناسبى يافت تا دغدغههاى جهانى خود را بهگوش ملتها و سران
دولتها برساند و آنها را بهمبارزه با استكبار جهانى فراخواند و از مشكلات و
خطراتى كه در پيشرو دارند آگاه سازد.[1]
در فصل پنجم درباره ايدههاى جهانى امامخمينى سخن خواهيم گفت.
گفتار پنجم: عروج امامخمينى
خردادماه 1368 به نيمه نزديك مىشد. امام در بيمارستان بود و تيم
پزشكى ايشان خبرهاى خوشايندى نداشت. آنچه از سرزمين ايران و بسيارى از كشورها به
آسمان مىرفت، اشك بود و آه و ناله؛ در زيارتگاهها و مساجد، جمعهاى بىقرارى
بهدعا نشسته بودند؛ هرچه بهكار مىآمد رو كرده بودند: سوره حمد، زيارت و توسل،
آيه «امّن يجيب»، نذر و نياز و ... گروهى به بيمارستان قلب آمده بودند و خالصانه استدعا
مىكردند تا قلب خود را تقديم او كنند ....[2]
اما تقدير در آسمان بهگونه ديگرى رقم خورده بود؛ شب سيزدهم خرداد، امام پس از چند
عمل جراحى بسيار سنگين، آنهم در 87 سالگى، تمام شب را بهنماز گذراند.[3] چند ساعت بعد هيچ سخنى از او شنيده
نمىشد؛ اما لبها همچنان بهذكر و مناجات مشغول بود. تقدير چه بود كه دعاى
ميليونها انسان دردمند و مخلص هم توان
[1]. براى نمونه بنگريد به: سيدروحالله
موسوىخمينى( امام)، صحيفه امام، ج 21، ص 122- 119، 192، 195، 226- 219، 230، 236،
261 و 262 و ....