نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 51
«ولايت فقيه» در سال 1348 و انتشار كتابى با همين عنوان بود.
ايران در آستانه انقلابى بزرگ
در سالهاى تبعيد امام، ايران شاهد ماجراهاى غمبارى بود كه شرح آن
مجالى ديگر مىطلبد. در اواسط دهه 1350، ناظران سياسى بر اين باور بودند كه دستگاه
حاكم ايران، با داشتن نفت كافى، ارتشى بزرگ با سلاحهاى فوقمدرن و پشتيبانى پليس
مخفى بسيار كارآمد- ساواك- توان سركوب هرگونه شورش داخلى يا تهديد خارجى را داراست.
آمريكايىها بهعنوان مهمترين حامى شاه طى اين سالها، ايران را
«جزيره ثبات» ناميدند[1] و با خاطرى
آسوده، اهداف خود را در ايران پى گرفتند. شاه نيز پس از سركوب قيام پانزدهم خرداد
1342 و قلع و قمع مخالفان و تبعيد رهبر مذهبى قيام- امامخمينى- با خيالى آسوده و
با اعتماد به پشتيبانىهاى خارجى و مخصوصاً حمايتهاى بىدريغ آمريكا، با غرور
تمام بر اريكه سلطنت تكيه داده بود. شاه در پاسخ به پرسش يك خبرنگار مىگويد:
اين است پيشوايى حقيقى كه ما در كشور خود داريم؛ همه با دل و جان پشت
سر پادشاه خود قرار دارند.[2]
اما درست در همان زمان، مردم بهدليل انديشههاى غيردينى- و بعضاً
ضددينى- نفوذ بىحد و حصر كشورهاى بيگانه، سياستهاى ناكارآمد، عملكرد
[1]. كارتر، رئيسجمهور وقت آمريكا، در سفرى كه
پيش از انقلاب اسلامى به ايران داشت، ايران را« جزيره ثبات و آرامش» خواند. بنگريد
به: ادوارد كلن، آمريكا در اسارت: لحظات سرنوشتساز در بحران گروگانگيرى، ص 232.
[2]. يرواند آبراهاميان، ايران بين دو انقلاب، ص
554.
نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 51