نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 288
اسلامى اينگونه توضيح مىدهد: «بنيادگرايى اسلامى، براى ما
خطرناكتر از شوروى است.»[1]
دكتر ميشل جانسون نيز در مقالهاى مىنويسد:
بنيادگرايى اسلامى در سراسر جهان اسلام رشد قابلتوجهى كرده است. از
مراكش تا فيليپين، اسلام در حال گسترش است و به موازات رشد اسلام، نفوذ و منافع
غرب شديداً تحتتأثير آن قرار مىگيرد ....[2]
3. بههم زدن معادلات دو ابرقدرت شرق و غرب
نسل امروز جز در موزههاى تاريخ يا در لابهلاى كتابها، نشانى از
ابرقدرت پرآوازه شرق نمىبيند؛ همچنين در تمام كشورها، شاهد آتش زدن پرچم ابرقدرت
غرب، مخالفت با سياستهاى جنگطلبانه و استعمارگرانه آمريكا و تحقير رئيسجمهور
اين كشور هستيم. شايد براى اين نسل بهسختى قابلتصور باشد كه پس از جنگ جهانى دوم
و تا پيش از سال 1979 ميلادى- 1357 ش- جهان به دو قطب نيرومند تقسيم شده بود كه
نيمى از آن سهم ابرقدرت شرق بود و نيمى ديگر، سهم ابرقدرت غرب. ساير كشورها نيز
ناگزير بودند براى ادامه حيات، در مغناطيس يكى از اين دو قطب قرار گيرند.[3] دو ابرقدرت، با وجود همه
اختلافاتشان، قانون نانوشتهاى داشتند كه به موجب آن، صفبندىهاى سياسى و
اقتصادى، بايد در اين دو قطب تعريف مىشد و چيزى بهنام قطب سوم، معنا و مفهومى
نداشت. اگر كشورى چون عراق، به سياستهاى آمريكا بىتوجهى نشان مىداد، تنها به
اين