نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 289
دليل بود كه به ابرقدرت شرق وابسته بود؛ و اگر شاه ايران، به
خود جسارت رويارويى با نفوذ كمونيسم را مىداد، پشت سرِ خود حمايتهاى همهجانبه
آمريكا را مىديد.
ظهور انقلاب اسلامى، در همسايگى ديوار به ديوار ابرقدرت شرقى و در
جزيره ثبات ابرقدرت غرب واقع شد؛ درحالىكه از يكسو، هيچكدام چنين انقلابى را
پيشبينى نمىكردند و از سوى ديگر، انقلاب اسلامى از اين دو، بلكه از همه
استعمارگران به يك اندازه نفرت داشت. از نظر ملت ايران «آمريكا از انگليس بدتر،
انگليس از آمريكا بدتر، شوروى از هر دو بدتر؛ همه از هم بدتر؛ همه از هم پليدتر»[1] بودند.
اين انقلاب با شعار محورى «نه شرقى، نه غربى»، قطببندىهاى جهانى را
برهم زد و طلايهدار حركت جديدى در جهان شد. در ادامه، به اجمال به تأثيرات انقلاب
اسلامى بر معادلات اين دو ابرقدرت مىپردازيم:
يك. تأثيرات انقلاب اسلامى بر ابرقدرت شرق
اتحاد جماهير شوروى در زمان رهبرى استالين، بهتدريج در جهان
بهعنوان ابرقدرت شناخته شد. وقوع انقلاب اسلامى، تأثيرات قابلتوجهى در مناسبات
جهانى ابرقدرت شرق پديد آورد كه به برخى اشاره مىكنيم:
1. قرن بيستم را مىتوان قرن انقلابها ناميد؛[2]
غالب اين حركتهاى انقلابى نيز يا كمونيستى بودند و يا از سوى شوروى حمايت
مىشدند. وابستگى انقلابها- كه عمدتاً در پى عدالت و رفع تبعيضها بودند- به
شوروى، جايگاه ويژهاى به اين كشور بخشيده بود و در واقع، نوعى تهديد براى ابرقدرت
غرب و سيستم
[1]. سيدروحالله موسوىخمينى( امام)، صحيفه امام،
ج 1، ص 420.
[2]. انقلابهاى روسيه، چين، كوبا، نيكاراگوئه،
الجزاير، ويتنام و ايران، همگى در اين قرن اتفاق افتادهاست.
نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 289