نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 234
امامخمينى معتقدند احكام حكومتى نسبت به ساير احكام الهى از
چنان اهميتى برخوردارند كه «حكومت مىتواند هر امرى را، چه عبادى و يا غيرعبادى،
كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است از آن، مادام كه چنين است، جلوگيرى كند.»[1]
براى نمونه، «مالكيت را در عين حالى كه شارع مقدس محترم شمرده است، لكن ولىامر
مىتواند همين مالكيت محدودى كه مىبيند خلاف مصالح اسلام و مسلمين است، همين
مالكيت مشروع را محدودش كند به يك حد معينى.»[2]
حد و مرزهاى ولايت مطلقه
مصلحت اسلام، مصلحت عموم مردم و مصلحت جهان اسلام، حد و مرز اختيارات
ولى فقيه است. در كلمات امامخمينى قيد «مصلحت اسلام و مسلمين» بهعنوان
مشخصكننده قلمرو ولايت، در بسيارى از سخنانشان ديده مىشود.[3]
با توجه به اين محدوده، مواردى كه از قلمرو ولى فقيه خارج مىشوند
عبارتاند از:
1. خودكامگى و تصرفات خودسرانه
امامخمينى در اينباره مىفرمايند:
حكومت اسلامى ... در تمام زمينهها از قانون الهى مدد مىگيرد و
هيچيك از زمامداران و سرپرستان امور جامعه مجال خودكامگى و خودرأيى ندارند، بلكه
آنچه در حوزه حكومت رخ مىدهد، بايد بر طبق قانون الهى باشد؛ حتى اطاعت از واليان
امر نيز بايد بر طبق قانون الهى باشد.[4]