نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 144
2. نگاه دوم مربوط به كسانى است كه بهدلايل مختلف، از جمله
تقدّس، احتياط، ناآشنايى و ... از دخالت در سياست سرباز مىزدند و تنها در مواقع
خاصى، آنهم بهشكل وساطت و نصيحت، به مسائل سياسى توجه نشان مىدادند.
3. گرايش سوم مربوط به روحانيان و نيروهاى مذهبى ميانهرو بود كه در
عين مخالفت با مظاهر فساد و تخلفات رژيم، به پارهاى اصلاحات راضى بودند و حاضر به
ورود در مبارزه قهرآميز و جدى نبودند.
4. چهارمين گرايش مربوط به امامخمينى و شاگردان و ياران ايشان بود.
اين گروه كه با جديت وارد صحنه سياست شده بودند، در نخستين گامهاى حركت سياسى خود
به اين نتيجه رسيده بودند كه انجام اصلاحات، راهحل مناسبى براى معضلات كشور نيست
و بايد با اساس سلطنت به مخالفت جدى برخاست. ويژگىهاى انديشه سياسى شيعه، مشكلات
جدى رژيم پهلوى و نيز ويژگىهاى خاص حضرت امام سبب شد تا اين نگاه بهسرعت در متن
حوزه و در ميان طلاب مستعد و جوان و نيز در ميان توده مؤمنان مورد استقبال قرار
گيرد و بر ساير نگاهها غلبه يابد.[1]
اصلىترين و مردمىترين مخالفان شاه را همين گروه از مذهبىهاى سياسى
تشكيل مىدادند. شاه كه مىدانست در نوك پيكان تمامى مبارزات ضداستبدادى و
ضداستعمارى ايران، نيروهاى مذهبى و روحانيان حضور داشتهاند و بهعلاوه با پايگاه
اجتماعى آنان در ميان ملت بهخوبى آشنا بود، جناح مذهبى را جدىترين و خطرناكترين
جريان مخالف مىدانست. اين در حالى بود كه مىديد، گرايشها و انگيزههاى مذهبى در
ميان مردم و حتى روشنفكران و دانشگاهيان، مدام رو به افزايش است.
[1]. از اين پس، مراد ما از نيروهاى مذهبى، همين
گروه خواهد بود.
نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 144