نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 143
ثانياً، توجه ناظران و تحليلگران مسائل ايران را از وجود
مخالفتهاى مردمى و اصيل منحرف سازد.
ثالثاً، با توجه به غيرقانونى بودنِ فعاليتهاى احزاب كمونيستى،
مىتوانست با كمونيست خواندنِ مبارزان، زمينه سركوب قيامهاى مردمى را فراهم آورد.
شاه در همين ارتباط، مبارزان سياسى دربند را تعدادى ماركسيست و
تروريست مىناميد و زندانيان مسلمان را هم ماركسيست اسلامى معرفى مىكرد. او در
مصاحبهاش با خبرگزارىهاى خارجى در 24 آبانماه 56 در آمريكا درباره كسانى كه دست
به تظاهرات مىزنند، مىگويد:
در درجه اول كمونيستها هستند؛ مخالفت در ايران غيرقانونى نيست، ولى
كمونيسم غيرقانونى است.[1]
نيروهاى مذهبى
در ميان نيروهاى مذهبى و در رأس آنها روحانيت، چهار نگاه عمده به
سياست وجود داشت:
1. گروه اندكى كه وابستگى پنهان يا پيدايى با ادارات، سازمانهاى
دولتى يا دربار داشتند و ناچار بودند به نوعى در خدمت رژيم باشند. نقش اين گروه،
ايجاد ارتباط ميان دربار و مردم بود؛ دعا براى شاه، شركت در مراسم استقبال و امورى
از اين قبيل. طبيعتاً وجود چنين افرادى، بهويژه در ميان روحانيت، براى دستگاه
حاكم بسيار مغتنم بود.
[1]. غلامرضا كرباسچى، هفتهزار روز تاريخ ايران و
انقلاب اسلامى، ج 2، ص 752.
نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 143