responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا    جلد : 1  صفحه : 142

و سوق‌الجيشى بدل ساخته بود، باعث مى‌شد تا دشمنى توأم با نگرانى‌اش نسبت به كمونيسم و گرايش‌هاى سوسياليستى، تشديد گردد. او در عين‌حال مى‌دانست كه پشتوانه و پايگاه اصلى چپ، نه در داخل و در ميان توده مردم، بلكه در خارج از كشور و در ميان شمار اندكى از روشنفكران است؛ چراكه جريان چپ به‌دليل انديشه‌هاى ضددينى و همچنين اشتباهات بزرگ و خيانت‌هاى تاريخى‌اش،[1] نمى‌توانست بانى و سردمدار يك حركت انقلابى مردمى در ايران باشد. با اين حال شاه تلاش مى‌كرد تا در تمامى مبارزات سياسى، ردّپايى هرچند واهى و بى‌اساس، از اين جريان بجويد و آن را به رخ ناظران خارجى بكشد.

اصرار و تلاش شاه براى بزرگ‌نمايى جريان چپ و برجسته كردن نقش آن در حركت‌ها و جنبش‌هاى سياسى مخالف، ترفندى بود كه از طريق آن مى‌توانست:

اولًا، نگرانى‌هاى خود از خطر همسايه شمالى را به حاميان غربى خويش منتقل سازد[2] و افكار عمومى غرب را با حكومت خويش همراه سازد.


[1]. براى نمونه مى‌توان به مواردى از اين خيانت‌ها اشاره كرد: توبه‌نامه‌ها و سازشكارى‌هاى سران حزب در جريان ملى شدن صنعت نفت، توده‌اى‌ها به‌جاى دفاع از حقوق ملت، از واگذارى امتياز نفت شمال به شوروى حمايت كردند؛ در نهضت 15 خرداد نيز، هم‌صدا با شاه، مقاومت ملت را« ارتجاع سياه» ناميدند و آن را تلاش زمين‌داران بزرگ خواندند.( بنگريد به: على‌محمد حاضرى، انقلاب و انديشه: مباحثى در جامعه‌شناسى انقلاب اسلامى، ص 31.)

[2]. سفير انگليس در ايران درباره بزرگ‌نمايى خطر شوروى مى‌نويسد:« شوروى‌ها از هرج و مرجى كه به‌دنبال سقوط رژيم پيش خواهد آمد، بيمناك‌اند و بقاى رژيم شاه و امنيت و ثبات مرزهاى جنوبى خود را بر يك رژيم غيرقابل پيش‌بينى كه جايگزين آن خواهد شد، ترجيح مى‌دهند ... من اعتقاد نداشتم كه آنها براى به‌راه انداختن انقلابى كه از كنترل آنها خارج است، نقش فعالى به‌عهده بگيرند ... به‌عقيده من ريشه اغتشاشات ايران در نارسايى‌ها و نارضايتى‌هاى داخلى بود ... شاه بيهوده به‌دنبال دست‌هاى پنهان خارجى در پشت سر اين حوادث مى‌گشت.»( ويليام سوليوان و آنتونى پارسونز، خاطرات دو سفير، ص 119.)

هايزر نيز كه در تمام مدت اقامت در ايران با همين توهمات ضدكمونيستى در ميان سران ارتش مواجه بود، چنين مى‌گويد:« بزرگ‌نمايى نقش كمونيست‌ها در حركت ايران ناشى از آموزشى بود كه به ارتش داده شده بود تا در پشت هر درختى شبَح كمونيسم را ببيند .... احمقانه و نادرست است كه مقاصد و جاه‌طلبى‌هاى مسكو را در ايران مطرح كنيم.»( رابرت هايزر، مأموريت در تهران، ص 46.)

نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا    جلد : 1  صفحه : 142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست