نام کتاب : امام خمينى و بيدارى اسلامى نویسنده : حسينى فر، رضا جلد : 1 صفحه : 118
بسيارى از موارد، قرآن و روايات تنها به ذكر اصول و كليات بسنده
كردهاند و كشف جزئيات و فروع مسائل، از طريق اجتهاد و با بهرهگيرى از عقل و خرد
متخصصان دينى، امكانپذير خواهد بود.
درباره برنامهريزىهاى مختلفى كه در هر دانش و فنى وجود دارد،
امامخمينى تأكيد مىكنند كه بنا نيست فقيهان، برنامهريزىهاى مربوط به علوم و
دانشهاى انسانى را برعهده گيرند، تا كسانى ادعا كنند كه مديريت علمى امروز،
جايگزين مديريت فقهى گذشته شده است.[1] امام
معتقدند كه در جامعه اسلامى، برنامهريزىهاى مديران در رشتههاى مختلف علمى بايد
با توجه به احكام اسلامى و در چارچوب دين صورت گيرد. بنابراين هيچ فقيهى مدعى نيست
كه فقه، ما را از علوم ديگر بىنياز مىكند؛ بلكه سخن اين است كه در تمام علوم
بايد به آنچه خداوند براى تربيت انسان ابلاغ كرده است، توجه داشت و با توجه به آن،
برنامهريزى و عمل كرد. امامخمينى در اين زمينه مىفرمايد:
ثروت و قدرت مادى و تسخير فضا احتياج به ايمان و اعتقاد و اخلاق
اسلامى دارد، تا تكميل و متعادل شود و در خدمت انسان قرار گيرد، نه اينكه بلاى جان
انسان بشود.[2]
گفتار دوم: انديشه جدايى دين از سياست
پرسشى كه ممكن است در اينجا مطرح شود اين است كه اگر دين و سياست تا
اين حد بههم نزديك، بلكه از يكديگر جدايىناپذيرند، چگونه برخى، انديشه جدايى دين
اسلام از سياست را در سر پروراندهاند و ماجراى «جدايى دين از سياست» چگونه بر سر
زبانها افتاد؟