نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 280
(ر. ك: تاريخ آداب اللغة العربية).
119- جعفر متوكّل
پس از واثق، جعفر بن محمّد بن هارون، ملقّب به متوكّل به قدرت رسيد و
در سال 232 بر مسند خلافت عبّاسى تكيه زد. وى در زمان خود از مردم براى سه فرزندش
منتصر باللّه و ابو عبد اللّه معتزّ باللّه و مستعين باللّه، بيعت گرفت. متوكّل
مردى بدسيرت و بدباطن بود و با آل ابو طالب (ع) سخت دشمنى مىكرد. آنچه در ايّام
او، بر علويان گذشت، در ايّام هيچيك از خلفاء بنى عبّاس برايشان نگذشت. گويند در
عصر او چنان كار بر طالبيّان سخت شد و در مضيقه افتادند كه زنان علوى تمام
لباسهايشان كهنه و پاره شده بود و يك دست لباس درست نداشتند كه نماز در آن
بخوانند، مگر يك پيراهن براى ايشان بود، و هرگاه مىخواستند نماز بخوانند يكيك به
نوبت آن پيراهن را مىپوشيدند و نماز مىخواندند. پس از نماز از تن بيرون مىكردند
و برهنه به چرخريسى، مىنشستند. از جنايات ديگر متوكّل، منع مردم از زيارت قبر
امام حسين (ع) و قبر امير المؤمنين (ع) و تخريب قبر امام حسين (ع) بود. او
ديدهبانها گماشته بود و دستور داده بود كه هركه را بيابند كه به زيارت امام آمده
باشد، عقوبت كنند و به قتل رسانند. متوكّل، در سال 247 هجرى مطابق طرح و فرمان
منتصر، به دست باغر تركى به هلاكت رسيد. وى به هنگام مرگ مست بود.
(ر. ك: تتمّة المنتهى).
120- عبد اللّه بن مصعب زبيرى
ابن نديم در فهرست گويد: عبد اللّه بن مصعب از اشرار النّاس بود و با
اولاد على (ع) دشمن بوده و جسارت مىكرد. ولى پسرش مصعب بن عبد اللّه را ستوده
است. بنابه گفتهى يعقوبى، وى مدّتى از طرف هارون فرماندار يمن بوده است. در مروج
الذّهب از قول فضل بن ربيع آورده است كه عبد اللّه بن مصعب از جمله كسانى بوده است
كه نسبت به موسى بن عبد اللّه بن حسن بن على، سعايت كرده و دستگاه عبّاسيان را
عليه او
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 280