responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق    جلد : 1  صفحه : 256

حادثه‌ى كربلا را همچون، عمر بن سعد وقّاص و پسرش حفص و شمر بن ذى الجوشن و خولى بن يزيد و سنان بن انس و حكيم بن طفيل و عبيد اللّه بن زياد، بكشت. البته مختار در اين كار، تنها و براساس حركت و عقيده‌ى شيعه دست به چنين كارى نزده بود، بلكه همان‌گونه كه امام سجّاد (ع) فرموده است، خاندان محمّد (ص) را بهانه براى رسيدن به مقام قرار داده بود. شيعيان در پرونده‌ى مختار چيزها ديده و در آن سخن‌ها داشتند. كدام شيعه‌ى كوفه بود كه باور كند. مختار براى تحقّق امر دين و در راه امامت و عدالت به مبارزه برخاسته است. هنوز روز ساباط ازياد شيعيان نرفته بود. مگر در آنجا هنگامى‌كه امام حسن (ع) مجروح شد و او را به منزل دايى مختار برده بودند، همين مختار نبود كه به طمع جاه و مقام و دينار بنى اميّه، به دايى‌اش پيشنهاد تسليم امام را به معاويه مى‌كرد؟

شيعه، دوبار، مختار را آزموده بود. يك‌بار در ساباط و بارديگر در كوفه. آنگاه كه مسلم بن عقيل نماينده‌ى امام به كوفه آمد و گروهى بسيار با او بيعت كردند، با آن‌كه مختار روز خروج مسلم را مى‌دانست، در خطرنيه در قريه لقفا بماند، تا آنگاه كه هانى‌ء بن عروه دستگير شد. مختار پس از آن يكراست به زير پرچم امانى رفت كه عمرو بن حريث در كوفه برافراشته بود! با اين خاطره‌ها شيعيان چه‌گونه مى‌توانستند از خود نپرسند كه آيا به راستى مختار براى خونخواهى امام (ع) به ميدان آمده است، يا شهرت خواهى و قدرت‌طلبى او را به اين كار واداشته است؟ از اين‌ها كه بگذريم، مگر همين مختار نبود كه زائدة بن قدامه را پيش دامادش عبد اللّه بن عمر فرستاد، تا با توسل به وجهه‌ى اجتماعى او، از زندان يزيد خلاصى يابد. مختار در حجاز هم سعى كرد تا با پيوستن به ابن زبير، از قدرت و مكنتى بهره‌مند شود. چون ابن زبير بدو توجّهى نكرد، عازم كوفه شد. در كوفه نيز قبل از آن‌كه به سراغ توّابون برود، خود شخصا به تدارك و تبليغ دست زد و با علم كردن محمّد بن حنفيه، سعى بر آن نمود تا شعار و اهداف قيام توّابون را كه اكثريّت مردم كوفه بر آن پاى مى‌فشردند، به انحراف كشاند و قضيه‌ى توبه را كه طرحى براى تصفيه‌ى درونى شيعى، بود با طرح حكومت و قدرت، تحت الشّعاع قرار دهد.

به نقل مسعودى «او نامه به على بن حسين (ع) ملقّب به سجّاد نوشت و مى‌خواست با او بيعت كند و قائل به امامت او شود و دعوت او را رواج دهد و مال فراوان به نزد او

نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق    جلد : 1  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست