نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 121
از قبل، به تحقيق نمىپرداختند.
با تأسّف بايد گفت، امروز براى تحقيق بايد به سراغ مورّخان گمنام و
شاعران رانده و نويسندگان مغضوب رفت تا اگر چيزى از آنان برجاىمانده، با دقّت
هرچه بيشتر، در آنها به تفحّص پرداخته و بدان استناد كنيم. زيرا كه مورّخان و
نويسندگان معروف و مشهور بيشتر نظريهى سياستهاى روز را به عنوان اصل رايج و
معمول مىپذيرفتند و تسرّى مىدادند. مع الأسف مورّخان بعدى بهويژه خاورشناسان با
تكيه بر قدمت اين نوشتهها، آنها را به عنوان سند، ذكر كردهاند. از جمله مىبينم
كارل بروكلمان مستشرق آلمانى هم شاعر را در عداد شعوبيان آورده است. 10 حتّى
مورّخان روزگار ما كه هنوز متأثّر از افكار اموى و عبّاسىاند، و خطّ فكرى شاعر و
جسارت و قدرت اعتراض او را عليه قدرتهاى زمان با بينش خاص خود نمىتوانند درك و
تحليل كنند، به همان تهمتهايى كه دستگاه حاكم آن روز براى از ميدان خارج كردن
مخالفان بهويژه شيعيان مبارز و شورشگر به كار مىبرد، متوسّل مىشوند و او را
شعوبى و هوسران و خوشگذران و بىاعتقاد معرفى مىكنند. 11
قيامهاى شيعى صرفا به خاطر اجراى كامل اسلام و برقرارى برادرى و
عدالت اجتماعى و اقتصادى در تمام سطوح امّت بود.
در «أعيان الشّيعه» به نقل از أبو الفرج اصفهانى در «الأغانى»، آمده
است كه: «محمّد بن ابراهيم بن اسماعيل بن حسن مثنّى فرزند امام حسن (ع) وقتى در
كوفه بود، روزى از كوچهاى مىگذشت، پيرزنى را ديد كه دنبال بارهاى خرما همى رود و
هرچه از بارها به روى زمين مىافتد برداشته و در كهنه جامهاى گرد مىآورد. محمّد
بن ابراهيم از او مىپرسد كه چرا چنين مىكند؟
پيرزن جواب مىدهد كه، شوهرش مرده و داراى چندين دختر است و كارش
اينست كه هرروز دنبال بارهاى خرما حركت مىكند و هرچه از آنها به روى زمين
مىافتد جمعآورى مىكند و با آن، روزى خود و دختران خود را تأمين مىكند. آنگاه
محمّد بر اثر شنيدن داستان آن پيرزن، سخت مىگريد و به او مىگويد:
«به خداوند قسم، تو و امثال تو فردا مرا وادار مىكنيد كه عليه حكومت
قيام كنم و
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 121