نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 122
خون خود را بريزم و عاقبت همچنين كرد». 12
باز در «أعيان الشّيعه» مىخوانيم: «انقلابيون شيعى داراى نظرات
اصولى معيّن بودند؛ به هيچوجه با كسانىكه مخالف هدفهاى آنان گام برمىداشتند،
همكارى نمىكردند.
آنان خواستار برقرارى آزادى در ميان تودههاى مردم و رفع هرگونه ظلم
و جور از آنان و حفظ حقوق ملّت، در سطح زندگى شرافتمندانه مىبودند و نمىخواستند
كه بيت المال مسلمين، از سويى جيب مشتى از سفيهان و منافقان را پر كند و حكمرانان
اموال ملّت را سخاوتمندانه در راه شهوترانى و ثروتمند ساختن چاپلوسان خود، بذل و
بخشش كنند و از سوى ديگر، تودهى مردم در نوميدى بهسر برند و زنجير فقر و بدبختى
به دست و پاى آنان سخت بسته باشد.» 13
ديك الجن از شاعران عقيده و از پاسداران اسلام بود، در آن زمانكه
بنى عبّاس، اختناق و ستم را به اوج رسانده بودند، و كسى را جرأت آن نبود كه از
انقلابيون و از متعهّدان قائم بالسّيف نامى ببرد، اين مرد، با سرمايهى شعر پا به
ميدان نهاد و زير ضربات كوبندهى كلمات، وجدان خفتهى مردم را به بيدارى خواند، و
از آنهمه تلاشها و كوششهاى در راه اعتلاى حق و آزادى و عدالت به وسيلهى خاندان
پيامبر و فرزندان وحى انجام يافته بود، ياد آورد و تذكّر داد. اشعار افشاگرانهى
او، چه در مدح و چه در رثا، پشتوانهى انقلابى بود كه هربار يا در «طف»، يا در
«فخ»، يا در «خراسان» و يا در «ديلم» جرقه مىزد و پرتو مىافشاند. هشت چكامه او
در فضيلت خاندان پيامبر (ص) با مطلعهاى زير شروع مىشود:
قصيدهى 1، در مدح امير المؤمنين، عليه السّلام:
يا عين لا للغضا
و لا الكثب
بكا الرّزايا سوى
بكا الطّرب
قصيدهى 2، در رثاى امام حسين، عليه السّلام:
ما أنت منّي و لا
ربعاك لي و طر
ألهمّ أملك بي و
الشّوق و الفكر
قصيدهى 3، در مدح خاندان رسالت، عليهم السّلام:
شرفي محبّة معشر
شرفوا بسورة «هَلْ أَتى؟»
قصيدهى 4، در مدح امام على، عليه السّلام:
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق جلد : 1 صفحه : 122