responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق    جلد : 1  صفحه : 104

صحرا نيز آرام گيرند جز آل پيامبر (ص) كه هيچ‌گاه روى آسايش به خود نبينند!».

و نيز گفته‌ى «دعبل»، همين معنى را به ذهن مى‌رساند:

خداوند، دهان روزگار را اگر قصد خنده كند، به خنده نگشايد، چراكه آل پيامبر (ص) قربانى ستم‌هاى تاريخ شدند، گويى جنايتى كرده‌اند كه غيرقابل بخشش است!»

رابطه با رهبرى (امام صادق عليه السّلام)

در بيمارى‌اى كه بر او عارض شده بود با وساطت محمّد بن نعمان، معروف به «مؤمن طاق»، امام (ع) به عيادت او رفت. در اين ملاقات مناظره‌اى درگرفت كه منجر به توبه‌ى سيّد شد. حاصل اين ملاقات قصيده‌ى معروف رائيه‌ى زير شد:

تجعفرت باسم اللّه و اللّه أكبر

و أيقنت أنّ اللّه يعفو و يغفر 7

شيخ صدوق آورده كه سيّد حميرى گفته است: پيوسته در امامت محمّد بن حنفيّه و اين كه اوست امام غايب موعود غلوّ مى‌كردم، تا جايى‌كه كارم به گمراهى كشيد و زمانى به بيراهه افتادم. خداوند، بر من منّت نهاد و به دست جعفر بن محمّد صادق عليه السّلام مرا از آتش، نجات داد و به راه درست رهنمونم كرد، امام (ع) مسائل غيبت را برايم توضيح داد و گفت: اين غيبت در ششمين فرزند من واقع خواهد شد، كه بعد از آن‌كه سراسر زمين را ستم فراگيرد ظهور كند و جهان را پر از عدل و داد كند» 8 پس از اين ملاقات، ديگر هيچ‌گاه شاعر بر گرد ارباب قدرت ديده نشد و مالى از كسى به عنوان صله نپذيرفت.

گويند از امام صادق اجازه گرفت و مرثيه‌ى معروف خود را با مطلع زير بر او خواند:

فمر على جدث الحسي

ن فقل لأعظمه الزّكيّه‌

امام چون اين مرثيه را شنيد خود بگريست و خانواده‌اش نيز بگريستند. 9

مهدى، خليفه‌ى عباسى را غرور و قدرت چنان به طغيان كشانده بود كه خود را مهدى موعود معرّفى مى‌كرد. اين ادّعاى بى‌مبنا، سيّد را مى‌آزرد. اين بود كه تصميم گرفت تا او را به مسخره گيرد، و در ضمن، امام زمانى‌كه در احاديث از او ياد شده بود، صفاتش را بشناساند:

نام کتاب : ادبيات سياسى تشيع نویسنده : آيينه وند، صادق    جلد : 1  صفحه : 104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست