نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 60
بيك جان ملعون، مرحوم بيرامعلى خان را به قتل رسانده است. حرره
محمّد مهدى الحسينى الخراسانى».[1]
از قضاياى ديگرى كه نشانگر كرامت و خبر داشتن او از آينده است،
اينكه:
«پس از آنكه مشهد مقدس به تصرف آقا محمّد خان قاجار درآمد و شاهرخ
ميرزا تسليم شد و جواهر بسيارى از خزاين و دفاين نادرى را به آقا محمّد خان تقديم
داشت، به فرمان خان قاجار، شاهرخ را با بعضى از اولاد و احفاد، كوچ داده و ملازم
ركاب نموده، به طرف تهران حركت نمود. در بين راه در نه منزلى مشهد براى افشاى
جواهرات ديگر و نمودن محفل دفاين، دستور تعذيب شاهرخ را صادر كرد و پس از آنكه
مقدار بسيارى از جواهرات مدفونه به دست آمد، به دستور شاه بر تعذيب او براى نشان
دادن بقيه افزودند. در آخر اظهار داشت كه شش جعبه جواهر ارزنده در خانه ميرزا مهدى
مجتهد به وديعت نهادهام و نزد اوست.
آقا محمّد خان پس از آنكه به تهران رسيد، براى گرفتن آن شش جعبه
جواهر، نامه ملاطفتآميز به ميرزا نوشت و او را به تهران خواست كه ميرزا به تهران
بيايد و آنجا را محل اقامت خويش قرار دهد. و مقصودش اين بود كه پس از آمدن به
تهران، جواهراتى كه به او سپرده شده بازستاند.
نامه را به يك نفر از پيشخدمتها داد، و چند نفر نسقچى هم با او همراه
كرد كه ميرزا مهدى را خواه و ناخواه به تهران آورند. پس از وصولنامه و ورود
محصلان كه مأمور نقل آن جناب بودند، سيد پس از آگاهى از مضموننامه، عازم مسافرت
گرديد و به كسان خويش گفت: شكيبايى ورزيد و تشويق و اندوه به خود راه مدهيد، و
خاطر جمع باشيد كه حكم قضا بر آن است كه ملاقات من و شاه صورت نبندد. اين بگفت و
روبهراه نهاد. چون يك منزل از شهر دور شدند، خبر رسيد كه آقا محمّد خان در ماه