نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 435
جنبه فقاهتى، از بقيه علوم هم مانند تاريخ و جغرافيا كه غالب
فقهاء از اين دو علم بىبهره باشند اطلاع كافى داشته است. و حتى در اين اواخر از
مرحوم ميرزا جهانبخش منجم به يادگيرى علم نجوم و اسطرلاب مىپرداخت. من عرض كردم:
جناب آقا در اين آخر عمر براى چه علم نجوم تحصيل مىكنيد؟ فرمود:
من از اين علم بهره نداشتم و اين مسئله براى من يعنى براى اهل علم
كليتا بد است كه بىبهره باشند. بميرم و اين علم را بدانم بهتر است يا بميرم و
ندانم؟».
و جناب آقاى حسنعلى برهان نيز چنين نوشته است:
«شيخ فردى بود:
1. احتياجى به گرفتن مال از ديگران به سبب آنكه در مازندران ملك و
درآمد منظم داشت در خويش نمىديد.
وى درس خوانده بود و تا زمانى كه زن و فرزند هم داشت، در عتبات درس
مىخواند و خيلى خوب مراتب اجتهاد را گذرانده بود.
3. باهوش و با حضورذهن بود و اغلب هنگام ترسيم مهرش به اوراق،
قبلازآنكه به ثبتهاى خود رجوع كند از خاطرهاش كمك مىگرفت و حاصل خاطراتش در اين
امور با آنچه ثبت شده بود، مطابقت داشت.
4. به سبب اينكه كمى متعين زندگى مىكرد، و باسواد و مجتهد جامع
الشرائط شناخته شده بود، تمام رجال و اولياء امور و پادشاهان و اقران و امثالش به
او به نظر اعزاز و احترام نگاه مىكردند.
5. بسيار در ابراز عقايدش شجاع و بىباك بود و مطلقا از اين لحاظ
أمحافظه كار نبود و ملاحظه قدرت روز را نمىنمود ...».[1]