نام کتاب : اختران فقاهت بررسى زندگى علمى و سياسى گروهى از علماى سده اخير نویسنده : انصارى قمى، ناصر الدين جلد : 1 صفحه : 350
نيست، اما بههرحال در اوايل قرن چهاردهم هجرى و حدود سالهاى
1302 و 1303 ه. ق بود.[1]
درس او در نجف خوش درخشيد و گروه بسيارى را به سوى خود كشيد. وى در
اوايل ورودش به نجف، چندان مشهور نبود. نخستين كسى كه در بالا بردن نامش و بزرگى
مقامش كوشيد، و علم و فضل او را بازشناخت، علامه شيخ احمد، فرزند صاحب جواهر بود
كه خود به زيركى، هوشيارى و دانش شهرت داشت. او نه تنها ملازم فقيه همدانى شد و از
درسش لحظهاى غافل نگشت، بلكه همگان را به حضور در درس فقيه همدانى فرا خواند و به
دنبال او، خاندان صاحب جواهر در حال حيات و پس از درگذشت شيخ احمد، همگى به درس
محقق همدانى حاضر شدند، چنانكه خود مىگفت: من خاندان صاحب جواهر را پرورش مىدهم.[2]
تدريس
محقق همدانى، چه در سامرا و چه در نجف، يكى از مدرسان مشهور به شمار
مىرفت. وى در سامرا، به تدريس سطوح اشتغال داشت و جمعى مانند: آيت اللّه سيد حسن
صدر و آيت اللّه شيخ محمّد حسن آل كبّه بغدادى، از شاگردان وى بودند.[3] اما در نجف، آوازه درس او فراگير
شد و گروه بسيارى به درس فقه و اصولش حاضر مىشدند با وجود اينكه كتابت و تصنيف او
بهتر از بيان و تدريسش بود، ولى افاضل محصلان در علم و فضل او و علو مرتبت علمىاش
متفق بودند و علم و فضلش بيش از آن بود كه مىگفتند. او محققى صاحبنظر، دقيق و انديشه
ژرف بود.[4]