responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : كوثر فقه نویسنده : محمدى خراسانى، على    جلد : 1  صفحه : 56

اين روايت را نقل كرده است؛ بنابراين شهرت عملى هم ندارد تا حجت شود.

ج) مرحوم سيد در حاشيه مكاسب‌ ميگويد:

قبول داريم كه روايت مرسله است و چيزى هم ضعف آن را جبران نميكند زيرا شهرت در ميان قدماى از اصحاب جابر است در حالى كه اين مرسله در ميان علماء اعصار اخير مشهور است ... ولى اوّلًا مضمون حديث مطابق قواعد فقه ماست، ثانياً آثار و نشانههاى صدق از آن آشكار است، به همين دلايل، مانعى ندارد كسى به آن فتوا دهد.[1]

پاسخ اين شبهه را از قول مرحوم آقاى خوئى در مصباح‌ نقل ميكنيم:

وأمّا قوله: إنّ آثار الصدق منها ظاهرة، فلا ندري ماذا يريد هذا القائل من هذه الآثار، أهي غموض الرواية واضطرابها، أم تكرار جملها وألفاظها، أم كثرة ضمائرها وتعقيدها، أم اشتمالها علي أحكام لم يفت بها أحد من الأصحاب ومن أهل السنة.[2]

خلاصه: روايتى كه از نظر متن مضطرب و لرزان است و آن استحكام لازم را ندارد، جملهها و كلماتش به فراوانى تكرار شده است؛ ضمائر فراوان روايت كه بر تعقيد و پيچيدگى آن افزوده است؛ اشتمال آن بر فتاوايى كه نه فقهاى ما به آن فتوا دادهاند و نه فقهاى اهل سنّت. با اين ويژگى‌ها چگونه مرحوم سيد ادعا كرده است كه نشانههاى صدق در آن ظاهر است و خود را به اين نحو قانع كرده است؟!

نتيجه: روايت از نظر سندى به هيچ وجه اعتبارى ندارد و قابل استناد نيست.

اشكال متنى: از نكاتى كه مرحوم آقاى خوئى فرموده است و تهافتى كه در بعضى از عبارات حديث مشاهده ميشود و از اين‌كه بزرگانى مثل صاحب‌ وسائل‌ در صدد تهذيب آن برآمدهاند، و ... به اين نتيجه ميرسيم كه عبارات روايت، متن كلام امام (ع) نيست و راوى نقل به معنا كرده است و در اين نقل، حق مطلب ادا نشده است. چنين‌


[1]. حاشيه المكاسب( سيد يزدى)، ص 2.

[2]. مصباح الفقاهه، ج 1، ص 7.

نام کتاب : كوثر فقه نویسنده : محمدى خراسانى، على    جلد : 1  صفحه : 56
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست